معلمی و مدیریت دوبلاژ وجوه اشتراک دارند
گاهی در دوبله بعضی از فیلمها و سریالها اتفاقاتی میافتد که در نهایت به نفع آن دوبله تمام میشود. برای مثال مدیر دوبلاژ از یک گوینده دعوت میکند، اما وی نمیپذیرد یا دوبلور یکی از نقشهای ثابت از ادامه کار انصراف میدهد. مدیر دوبلاژ مجبور میشود افراد دیگری را جایگزین کند و دوبله با این افراد جدید آن قدر خوب از کار درمیآید که انتخاب اول مدیر دوبلاژ برای همیشه فراموش میشود یا بیننده آرزو میکند که ای کاش دوبله از همان ابتدا این گونه بود. «قصههای جزیره» از جمله سریالهایی بود که همان اوایل پخش، دچار تغییر گوینده شد و رفعت هاشمپور، مدیر دوبلاژ آن، خود گویندگی نقش هتی را به عهده گرفت و نقش جانت کینگ را به مریم صفیخانی سپرد و باعث خلق ۲ دوبله درخشان شد.
مریم صفیخانی در تهران متولد شده است. او فعالیت هنری را از مدرسه شروع کرد و در دوران دانشجویی به دوبله علاقهمند شد. چند سال به طور متناوب در دوبله حضور داشت و از حدود سال ۱۳۶۹ حضورش جدیتر شد. او تاکنون در نقشهای برجسته فیلمها و سریالهای بسیاری صحبت کرده که علاوه بر آثار ذکرشده در متن گفتگو میتوان به این موارد نیز اشاره کرد: «هشدار برای کبری ۱۱»، «پرستاران» (دکتر بیامونت)، «مریم مقدس»، «بینوایان»، «شمال ۶۰»و «رویای سبز». او مدیریت دوبلاژ را با یک سریال ۱۳ قسمتی آغاز کرد و تعدادی از آثار مهم او در این زمینه عبارتند از: «رویاها» (ساخته کوروساوا)، «راجر و من» (ساخته مایکل مور)، «شور و شیرین» (ساخته آنگ لی)، «متصدی لباس» و «جاودانگی» که بتازگی از شبکه ۴ پخش شد. او از اردیبهشت ۱۳۸۵ مدیر دوبلاژ بیشتر فیلمهایی که از مستند ۴ پخش شده نیز بوده است.
چه چیزی باعث شد به دوبله علاقهمند شوید؟
اوایل شروع تحصیلات دانشگاهیام در مقطع فوق دیپلم بود و من آن موقع اصلا نمیدانستم دوبله چیست. گاهی بعضی از فیلمها و سریالهایی را که پخش میشد، از جمله «محله پیتون» و «روزهای زندگی» میدیدم که به «محله پیتون» بیشتر علاقه داشتم. کنجکاوی سنین جوانی باعث شد یک روز با واحد دوبلاژ تلویزیون تماس بگیرم و بپرسم که چگونه میشود به کار دوبله پرداخت. با آقای رسولزاده صحبت کردم و قرار شد در یکی از روزهایی که در استودیو پاسارگاد کار میکردند، نزد ایشان بروم. روزی که رفتم تمام مدت در اتاق ضبط بودم و کار گویندهها را نگاه میکردم.
چگونه کارآموزی میکردید؟
در همان روز آقای رسولزاده من را به آقای تهامی معرفی کرد. مدتی بعد ایشان از من و چند نفر دیگر امتحان گرفتند و پس از قبولی، به ما کارت کارآموزی دادند. تا مدتها فقط در استودیو پاسارگاد کار میکردم، چون خیلی با استودیوهای دیگر آشنا نبودم، تا این که آقای مانی و دیگران نیز من را به کار دعوت کردند؛ البته چون دانشجو بودم و وقتم آزاد نبود، زیاد کار نمیکردم.
به یاد دارید آن اوایل حجم نقشهایتان چقدر بود؟ آیا آن زمان هم تازهکارها با زنیگویی و مردیگویی شروع میکردند؟
بله و اگر خوب میگفتند به نقشهای بهتری میرسیدند. اوایل کارم در فیلم «راکی» که آقای تهامی دوبله میکرد، نقش دختری حدودا ۱۴ ساله را گفتم که برای یک تازهکار نقش خوبی بود، بخصوص که لحن حرف زدن وی با مردم عادی تفاوتهایی داشت، زیرا در محلههای فقیر امریکا بزرگ شده بود. من نسبتا با کارهای خوبی شروع کردم از جمله فیلم «موسیو وردو» که آقای دائمی دوبله میکرد و من در ۴ صحنه به جای دختری جوان صحبت کردم. فکر میکنم خوب از کار درآمد، زیرا مدیر دوبلاژ و همکاران دیگر تایید کردند.
ظاهرا بعد از انقلاب تا چند سال بسیار کم در دوبله حضور داشتید. از چه سالی حضورتان دائمی شد؟
در یکی دو سال ابتدای شروع کارم، هم به دلیل شرایط اجتماعی و هم به علت این که دانشجو بودم، دوبله را زیاد جدی نگرفتم و فقط گاهی در بعضی از فیلمها گویندگی میکردم. بعد از انقلاب هم تا هفت هشت سال بندرت کار میکردم و به تدریس مشغول بودم. در دوبله بیشتر با آقای خسروشاهی و تهامی کار میکردم.
مرحوم نوذری هم من را به کار دعوت و بسیار تشویقم میکردم. حدود سال ۱۳۶۹ از دوره لیسانس فارغالتحصیل شدم و دوره جدی کارم در دوبله را تقریبا از همین زمان با آقای نباتی و خانم هاشمپور و مستندگویی را با آقای افشاریه شروع کردم که در این زمینه برای من بسیار زحمت کشید.
ظاهرا در همین دوره جدید بود که در «دبیرستان خضراء» به جای آزیتا حاجیان صحبت کردید. آن طور که شنیدهام ابتدا از خودش برای دوبله استفاده کردند اما پذیرفته نشد.
بله. من هم چیزهایی شنیده بودم. گویا برای نقش ایشان چندین نفر تست داده بودند. شنیدم به دلیل حساسیت سریال، آقای جعفریجلوه مدیر آن زمان شبکه ۲ در بین صداها، صدای من را مناسب دانسته بود.
چرا خود خانم شکوفنده مدیر دوبلاژ سریال به جایش حرف نزد، در حالی که سابقه گویندگی به جای او را داشت؟
ظاهرا میخواستهاند این نقش از هر نظر متفاوت باشد و حتی صدایش، صدایی باشد که کمتر در چنین نقشهایی شنیده شده است.
به نظر خودتان به عنوان یک بیننده، این دوبله چگونه بود؟
شکی نیست که اگر خانم شکوفنده گویندگی میکرد، حاصل کار بسیار موفقتر میشد. به نظر خودم در مجموع قابلقبول بود و اگر تجربه بیشتری میداشتم، بهتر هم میشد. البته کار تقریبا با عجله انجام شد و من گرفتار بیماری مادرم هم بودم. از ۹ صبح تا ۸ شب در استودیوی شبکه ۲ بودم و بعد به بیمارستان میرفتم.
شما در «قصههای جزیره» هم نقشی را گفتید که قبلا کس دیگری گفته بود. با این جایگزین شدن مشکلی نداشتید؟
در این سریال یکی از همکاران به جای خاله هتی حرف میزد که گویا به دلیل مشکلات تنظیم وقت، نتوانست ادامه دهد. خانم هاشمپور، مدیر دوبلاژ سریال که قبلا به جای جانت حرف میزد، ترجیح داد به جای هتی حرف بزند و نقش جانت را به من بسپارد. این ماجرا در همان اوایل پخش سریال اتفاق افتاد. شاید اگر از کار من هم استقبال نمیشد، خانم هاشمپور نقش من را نیز عوض میکرد. ایشان بسیار دقیق بود و برای این سریال بسیار زحمت کشید و با هیچ کس تعارف نداشت. من دوران خوبی را هنگام دوبله این سریال گذراندم.
حدود ۱۰ سال است مدیر دوبلاژ هستید. به نظر شما مدیر دوبلاژ چه ویژگیها و شرایطی باید داشته باشد؟ ظاهرا طبق اساسنامه انجمن، هر گویندهای که ۱۵ سال سابقه داشته باشد، اجازه دارد که مدیر دوبلاژ شود.
۱۵ سال خوب است، اما برای کسی که به صورت دائم در دوبله حضور داشته باشد و با گویندگیهایی که در انواع نقشها برای مدیران دوبلاژ مختلف انجام داده، تجربه به دست آورده و با همه جوانب کار تا حدودی آشنا شده باشد. کسی که میخواهد مدیر دوبلاژ شود، بهتر است به سینما اشراف داشته باشد و تا حدودی فیلمها، کارگردانها و بازیگرها را بشناسد. باید حال و هوای فیلم را بداند و بتواند پیام کارگردان را به بیننده برساند و اهل مطالعه هم باشد تا اگر اشتباهی در ترجمه بود؛ بتواند اصلاح کند، بویژه در فیلمهای مستند.
از همکارانتان فراوان شنیدهام که یک شخص باید گوینده توانایی باشد تا بتواند مدیر دوبلاژ موفقی شود. اگر این گونه نباشد، نمیتواند نقشها را برای دوبلورها، تجزیه و تحلیل کند و توضیحات لازم را به آنها بدهد.
بله، درست است. یکی از ویژگیهای مدیر دوبلاژ باید این باشد که به قول معروف، خودش کننده کار باشد. این شرط لازم است، اما کافی نیست. کسانی بودهاند که بدون دارا بودن این شرط، مدیر دوبلاژ بسیار خوبی شدهاند، مثل مرحوم شرافت و آقای کسمایی که شاید اکنون کمتر کسی بخوبی آنها وجود داشته باشد. معمولا بیشتر کسانی که کار مدیریت را شروع میکنند، کمتر برای گویندگی دعوت میشوند. بنابراین بهتر است کسی که میخواهد مدیر دوبلاژ شود، در درجه اول بکوشد دوبلور خوبی باشد.
بسیاری از آثاری که دوبله کردهاید، مستند بودهاند. به نظر شما آیا جز گفتار متن این آثار، شخصیتهایشان هم مثل آثار داستانی صداهای شیک و شاخص لازم دارند؟
در مستند، صدای گوینده اصلی گفتار متن باید دلنشین و جذاب باشد؛ به طوری که بتواند اشخاص را به دیدن و پیگیری آن اثر ترغیب کند. شخصیتها اگر افراد معمولی جامعه باشند، میتوان برایشان از صداهای معمولی استفاده کرد؛ اما اگر دانشمند، استاد یا شخصیتی مهم مثل کارگردانهای سینما باشند، باید کسی را انتخاب کرد که علاوه بر مناسب بودن صدایش برای چهره آن افراد، توان بیان کلمات علمی یا تخصصی را داشته باشد. مثلا ممکن است دیالوگهایی که یک پروفسور میگوید کم؛ اما دارای اصطلاحات علمی فراوانی باشد. بنابراین نقش را باید کسی بگوید که بتواند آن اصطلاحات را درست بیان کند. من برای فیلم «رودها و امواج» از آقای تهماسب دعوت کردم. دیالوگهای این فیلم ۷۰ صفحه بود که باید به صورت محاورهای ادا میشد و شخصیت هم کسی بود که درباره هنر، کارهای هنری خود، اجتماع، برداشتش از آن و دیدگاههایش حرف میزد.
در فیلم «بار رویاها» آقای مظفری به جای ورنر هرتسوگ، کارگردان معروف آلمانی گویندگی کرد. حرفهای وی علاوه بر توضیح درباره فیلم «فیتز کارالدو» از تفکرات فلسفی او نیز حکایت میکرد که با صدای آقای مظفری بسیار دلنشین و باورکردنی شد.
به نظر میرسد بعضی از آثار مستند به دلیل شخصیتهای فراوانی که در آنها حضور دارند، محل مناسبی برای استفاده از دوبلورهای جوان و کمسابقهاند که تعدادشان هم زیاد است.
بله و در بسیاری از آثاری که دوبله کردهام، آنها هم حضور داشتهاند اما در سالهای اخیر، واحد دوبلاژ تعداد زیادی دوبلور جذب کرده که به هر شکلی بخواهیم استفاده کنیم، باز هم نوبت به تعدادی از آنها نمیرسد.
در حقیقت میتوان گفت تلویزیون بیرویه دوبلور جذب میکند، درست است؟
بله و این کار باعث میشود گروهی که میآیند و باید با گذشت زمان جا بیفتند، فرصتهای خوب کمتر نصیبشان شود، یعنی باید در فیلم، نقش مناسبی وجود داشته باشد و این همیشه پیش نمیآید. میخواهیم عادلانه تقسیم کار کنیم، بدین ترتیب، ممکن است با هر کدام از آنها یک یا ۲ ماه یک بار کار کنم. تعداد زیاد گویندهها بعضی اوقات باعث میشود مدیران دوبلاژ در به کار گرفتن گویندههایی که تازهکارتر هستند و مدتهاست کار نکردهاند دچار مشکل شوند. ضمن اینکه برخی از همکاران قدیمی نیز بسیار کمکار هستند و آنها که سال ها عمر خود را در این کار صرف کردهاند نباید بینصیب بمانند.
گاهی هم بعضی از مدیران دوبلاژ با گروه خاصی از گویندهها کار میکنند و این موضوع نیز باعث میشود عدهای بیکار بمانند.
شما چه راهحلی برای این مشکل پیشنهاد میکنید؟
به نظر من باید عرضه و تقاضا تقریبا برابر باشد. اگر آوردن گوینده با حجم کاری که هست، متناسب باشد؛ همه کم و بیش فرصت کار پیدا میکنند و دیگر کسی که چند ماه بیکار باشد، وجود نخواهد نداشت.
جالب است بدانید در این سال های اخیر چند گروه به ما پیوستند که تقریبا بعد از پایان دوران کارآموزی گروه قبلی جذب دوبله شدند. مگر در هر فیلم چقدر دیالوگهای یکخطی ۲ خطی وجود دارد؟ آنها آمدهاند کارآموزی کنند و پس از مدتی باید حجم دیالوگهایشان اضافه شود و نقشهای متنوعتری بگویند اما به این شکل، فرصت گفتن همین چند خط هم دیر به آنها میرسد.
آیا این موضوع را با مسوولان در میان گذاشتهاید؟
بله، گاهی بهطور مستقیم و گاهی به صورت غیرمستقیم گفتهام.
آنها میگویند باید به نوعی جوانها جذب کار شوند. سیاست درستی است، اما به شرطی که واقعا جذب شوند و شرایطی باشد که بتوانند در صورت مستعد بودن رشد کنند. مسائل مالی نیز بخش مهمی است که باید مد نظر گرفته شود.
به نظر میآید مسوولان باید با تبادلنظر با مدیران دوبلاژ بررسی کنند و بفهمند که به چه صداهایی بیشتر نیاز است و بر این اساس گوینده جذب کنند.
آنها میخواهند کاری برای جوانان انجام دهند و آنها را مشغول کنند که هدف بسیار خوبی است، اما توجه نمیکنند که اگر جوان در آن کار فعال نباشد، لطمه میخورد. متاسفانه برای دوبله، شرط سنی نیز گذاشتهاند (حداکثر ۳۰ سال). با این شرط، قاعدتا کسانی که وارد دوبله میشوند، دختران و پسران جوانی هستند که صدایشان پخته نیست و فقط میتوان برای نقش بچهها و نوجوانها از آنها استفاده کرد، در حالی که این حرفه بهصداهای پخته که مناسب نقشهای مسن باشد هم نیاز دارد. برای مثال در فیلمهای مستند، بیشتر آدمها مسن هستند، وقتی صدای مناسب آنها وجود نداشته باشد باید از صداهای جوانتر استفاده کرد که گاهی گویندگان مجبور میشوند تیپسازی کنند و با تغییر صدا به جای آنها حرف بزنند. دوبله، به این شکل مصنوعی میشود و گاهی هم اعتراضاتی صورت میگیرد. به نظر من، مسوولان باید برای شرط سنی استثناء هم قائل شوند و اگر شخص میان سالی مراجعه میکند و صدایش به تشخیص کادر فنی مناسب بود، اجازه دهند که وارد عرصه دوبله شود. مسوولان نباید به هیچیک از زمینههای دوبلاژ فقط نگاه اداری داشته باشند. این نگاه یک جانبه، نتیجه خوبی ندارد و در تقسیم کار و سپردن فیلمها به مدیران دوبلاژ هم نتیجهاش رضایتبخش نیست. فیلمها باید براساس تجربیات، توانایی، ذوق و علاقه افراد به آنها سپرده شود.
پرسش آخر، شما را دستکم در سالهای اخیر، بیشتر به عنوان مدیر دوبلاژ آثار مستند به یاد میآوریم. نمیخواهید تنوعی در کارهایتان ایجاد کنید؟
در کارنامه مدیر دوبلاژی من، فیلمهای سینمایی، سریالها و حتی آثار کودکان و نوجوانان وجود دارد که خوشبختانه دوبله بعضی از آنها همانند «جهان شیرین پس از مرگ»، «ماسک آینهای»، «قطار لنین» و «دختری با گوشوارههای مروارید» بازتابهای مثبتی داشته است، اما به دلیل حجم زیاد فیلمهای برنامه مستند ۴ که آثار بسیار زیبایی هم هستند، فرصت کمتری برای کارهای دیگر برایم ایجاد شده است.
تکمله :
باید روحیه و توان مدیریتی داشت
شما سالها معلم بودهاید. در صحبتهای غیررسمیای که موقع کسب خبر با هم انجام میدادیم، اشاره کردید بین معلمی و مدیریت دوبلاژ ارتباطی وجود دارد.
بین این ۲ کار وجوه اشتراکی وجود دارد. اداره کردن حدود ۲۰۰ نفر دانشآموز در ۹ ماه فقط این نیست که بچهها در پایان سال امتحان بدهند. جوانب بسیار دیگری هم وجود دارد. مدیریت دوبلاژ هم فقط این نیست که تعدادی آدم را دعوت کنیم و آنها بیایند نقشهایشان را بگویند و بروند. بسیاری مسائل دیگر مثل اشکالات فنی پیش میآید که باید روحیه و توان مدیریتی داشت تا بتوان آنها را حل و فصل کرد. کسانی که تمایل دارند مدیر دوبلاژ شوند، باید همه این موارد را در نظر بگیرند. همه باید بدانیم فیلم متعلق به ما نیست، بلکه برای میلیونها نفری است که آن را در تلویزیون، سینماها یا مکانهای دیگر میبینند. بنابراین بهتر است اصول کار را بیشتر رعایت کنیم تا نظرات شخصیمان بر کار تاثیر نامناسب نگذارد.
محمدرضا کلانتر
این گفتگو پیش از این در تاریخ ۱۹ا اردیبهشت ۱۳۸۷ در روزنامه جام جم چاپ شده است.
نظرات
تو دوبله دوم هری پاترها ایشون به جای مک گونگال حرف زده؟؟؟
--------------------------------------------------------------
پارسی گویان / دوستان کمک کنند.