در جستجوی چند صدای تازه
محمود قنبری نامی آشنا برای علاقه مندان به دوبله فارسی است.این نام طوری با حرفه مدیریت دوبلاژ گره خورده،که خیلی ها وی را به عنوان مدیر دوبلاژی صاحب سبک می شناسند و چند نسل با آثاری که قنبری دوبله نموده،خاطرات و لحظات به یادماندنی زیادی دارند؛به مانند دهه های 40 و 50 شمسی با سریال هایی چون «فراری»، «مردی از آنکل» و مجموعه کارتونی پر طرفدار «عصر حجر»، فیلم های مشهور «ویولن زن روی بام» و «آنی هال». در دهه شصت با دوبله فیلم های «دانتون» و «سیاوش» و در دهه های بعد با سریال های «رودخانه برفی»، «در برابر آینده»، «مظنونین» و حتی مجموعه های عربی چون «تاراج»، «سرای ابریشم» و «مدیر کل» در اواخر دهه 80. بار دیگر نام و نوع کار محمود قنبری با سریال مشهور و تماشایی «فرار از زندان» مطرح شد اما این بار وی برای دوبله این اثر،کار ساده ای پیش رو نداشت چرا که طیف وسیعی از جامعه سینما دوست قبل از دوبله شدن این کار،سریال را دیده و با ساختار و روایت قصه اش کاملا آشنا بودند و حتی آنان که به هنر دوبله علاقه داشتند به هنگام تماشای سریال،شخصیت ها را با صداهای مورد علاقه خود در ذهن دوبله می نمودند. سرانجام دوبله «فرار از زندان» به سرپرستی محمود قنبری به بازار آمد و دوستداران دوبله با کنجکاوی به تماشایش نشسته و تعدادی از انتخاب های صدا برای نقش ها توسط قنبری مورد پسند شان قرار گرفت و جای خالی صاحبان صداهای مردانه، پُر حجم و با صلابتی چون نصرالله مدقالچی، ناصر نظامی، حسین عرفانی و خسرو شمشیرگران را احساس کردند که قنبری در همین گفت و گو خیلی صادقانه عدم حضور این صداهای آشنا را مقوله ارزان تمام شدن دوبله سریال از سوی شرکت سفارش دهنده در ابتدای کار ،اعلام نموده و تمرکز اصلی خود را بر روی معرفی صداهای تازه گذاشته است. باز هم جای خوشحالی دارد که قنبری با دقت و حساسیتی که در کارش موجود است دوبله سریال را به پایان برده و حفظ کلیت دیالوگ های اثر و نوع تعدیل تصاویر،جملگی زیر نظر مستقیم قنبری صورت گرفته چرا که طبق شنیده ها در دوبله تلویزیونی، حذف و تغییرات بسیاری شامل دیالوگ و تصاویر سریال شده که دیگر هیچ نسبتی با کلیت مجموعه ندارد که گویا از خیر پخش آن گذشته اند!.
دوبله «فرار از زندان» از لحاظ کیفیت صدا و باند سازی از کیفیت بالایی برخوردار است که حاصل مدیریت هوشمندانه مانی هاشمیان و تیم پر تلاش همراهش(صدابرداران:صنم امامی و شادنوش شمشادی،صداگذاران:علی لطفی و حسن بروجردی،اصلاح تصاویر:شهرام شفاهی)در زمانی نزدیک به یک سال در استودیو رها فیلم می باشد، استودیویی که هم اکنون بسیاری از آثار شاخص در آن جا دوبله می شوند.
اسامی دوبلورهای فرار از زندان:
منوچهر والی زاده(مایکل)، محمود قنبری(لینکلن)، مینو غزنوی(ورونیکا)، تورج مهرزادیان(تی بگ/ماهون)، زهرهشکوفنده(گرچن)، رضا آفتابی(سوکر)، مهرخ افضلی(سارا)، میثم نیکنام(پاپ/آبروزی/لچرو)، علی رضا دیباج(بلیک)، حسین سرآبادانی(ال جی)،الهام جعفرنژاد(سوفیا)، اسفندیار مهر تاش(وست مورلند)،پرویز ربیعی، ناصر احمدی، امیر منوچهری، شراره حضرتی، امیر عطرچی، کتایون اعظمی، امیر حکیمی، الهام چارانی، بهروز علی محمدی، مهناز آبادیان، مریم استاد بنائی، سمیه موسوی، مینا حبیلی، سمیه رهنمون، محمد یاراحمدی.
(این گفت و گو در سال 1389 با همراهی محمدرضا کلانتر صورت گرفته و در فروردین ماه 90 در شماره ویژه «سریال فرار از زندان» توسط ماهنامه صنعت سینما به چاپ رسیده است.)
دوبله سریال «فرار از زندان» از چه طریق و در چه زمانی به شما پیشنهاد شد؟
از طرف مؤسسه جوانه پویا و در اسفندماه 1387 مدیریت دوبلاژ این سریال به من پیشنهاد شد که البته تا آن هنگام موفق به تماشای سریال نشده بودم اما با اسم و حال و هوایش آشنایی داشتم. وقتی فصل اول را دیدم بسیار جذبم کرد. مدیران مؤسسه در ابتدا هراس داشتند که این کار به فروش خوبی در شبکه نمایش خانگی دست پیدا می کند یا خیر. استدلالشان این بود که نسخه های متعددی از سریال با زیرنویس فارسی در بازار موجود است و حتی تعدادی از کانال های ماهواره ای نیز اقدام به پخش «فرار از زندان» با زبان اصلی کرده اند در نتیجه مجموعه ای اشباع شده برای تماشاگر است. برای همین از من خواستند که صرفه جویانه دوبله اش را آغاز کنم وهزینه اندکی را نسبت به سایر آثار، برای انتخاب گویندگان اختصاص دهم. 8 قسمت سریال دوبله شده بود که 3 قسمتش را در شبکه نمایش خانگی توزیع کردند و با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و از آن زمان مدیران شرکت به من گفتند که بدون هیچ دغدغه ای به حرکتت ادامه بده و از نظر انتخاب گویندگان دلخواهت کاملا آزاد هستی.
به عنوان یک مخاطب، درباره این سریال چه نظری دارید؟
به هر حال سریال پُر جاذبه ای است و تماشاگر را با تعلیق های متمادی در قصه، پرورش شخصیت های جالب و نوع بازی دیدنی هنرپیشه ها با خود همراه می کند.همین مقوله داستان دو برادر که یکی با قدرت ذهن و فکرش و دیگری با زور بازو حوادث بسیاری را رقم می زنند، نشان دهنده تفکر درخشان سازندگان این مجموعه است. به شخصه همه استقبالی که از این سریال در ایران شد را هرگز به حساب دوبله اش نمی گذارم اما خیلی ها در تماس با من این نکته را می گفتند که «فرار از زندان» را با زیر نویس و صدای اصلی دیده اند ولی لذتی که با دوبله اش بردند، قابل قیاس با قبل از آن نبوده است. البته تجربه این موضوع را در گذشته داشته ام. به یاد می آورم سر دوبله فیلم «عیسی مسیح به روایت لوقا»(که در آن منوچهر اسماعیلی در نقش مسیح(ع) و نصر الله مدقالچی به عنوان راوی نقش گویی داشتند) ،کل دیالوگ ها را از خود انجیل استخراج کردم و بعد به همراه کارشناس مذهبی آن فیلم به بررسی اش پرداختیم. دیالوگ ها بر اساس خود انجیل ترجمه و تنظیم شد و دوبله آن حدود یک ماه طول کشید. زمانی که فیلم را در کلیسایی واقع در خیابان نوفل لوشاتو نمایش دادند، شخصی از اعضای کلیسا بر روی صحنه آمد،مرا صدا نمود سپس در آغوشم کشید و گفت که بارها این فیلم را با صدای اصلی به زبان انگلیسی دیده ولی تأثیری که دوبله فارسی اش بر روی او گذاشته چیز دیگری بوده است.
شما اشاره داشتید که با تماشای فصل اول سریال دست به انتخاب گویندگان زده اید.آیا کل فصل را دیدید یا به تماشای همان چند قسمت ابتدایی اکتفا کردید؟
تا نیمه های فصل اول را دیدم و صداهایی متناسب با پرسوناژها برگزیدم. در این مرحله تمام کوششم را داشتم، دوبلورهایی در این سریال حضور داشته باشند که بتوان تا انتهای فصل چهارم از صداهایشان استفاده کرده و به کمترین تغییر صدا در طول کار منجر شود. تنها به غیر از یک مورد، خوشبختانه این اتفاق افتاد که آن مورد هم اختصاص داشت به صدای نقش ورونیکا و نقش گویی مینو غزنوی به جای این شخصیت که در انتهای فصل اول ورونیکا کشته می شود و بالطبع دیگر نمی توانستم از صدای ایشان تا انتهای دوبله سریال استفاده کنم. در ابتدا این تصور را داشتم که ورونیکا جزء نقش هایی است که تا آخر حضور دارد و از این بابت انتخاب نهایی ام مینو غزنوی بود.
اتفاقا پرسش قبلی ام در ارتباط با همین موضوع است که بهتر نبود روند انتخاب گویندگان با تماشای فصل اول تا به انتها صورت می گرفت؟برای روشن شدن موضوع مثالی برایتان می آورم. انتخاب صدای مهرخ افضلی برای شخصیت سارا، یکی از انتخاب های جسورانه شما در دوبله این مجموعه است (که انصافا ایشان نیز تمام تلاشش را برای نقش گویی مناسب به جای این شخصیت به کار برده)اما در این بین بحث صدا و قدرت گویندگی مینو غزنوی هم مطرح است که با انتخاب شما برای صدای نقش ورونیکا، فقط در فصل اول حضور دارد در حالی که می شد غزنوی را برای صدای نقش سارا برگزید که هم از توانایی های گویندگی اش تا قسمت های پایانی سریال بهره ببرید و هم ترکیب خوبی با منوچهر والی زاده(دوبلور نقش مایکل) از لحاظ حسی و رد و بدل نمودن دیالوگ های عاطفی به وجود می آمد.
زمانی که شرکت در اول کار از من می خواهد هزینه های دوبله را ارزان پیش ببرم به همان دلایلی که در قبل اشاره کردم، باید از گویندگانی استفاده کنم که درجات پایین تری از لحاظ دستمزد به نسبت گویندگان با تجربه این عرصه دارند اما اگر بتوانی از مهرخ افضلی که گوینده جوان و با استعدادی است، صدای نقشی را در آوری که برای نمونه باید مریم شیرزاد می گفت، این هنر مدیر دوبلاژی است و گرنه همه مهره های ارزنده دوبله را کنار هم بگذاری، کار غیر ممکن و خاصی انجام ندادی! پس این جوان ها کی باید ترقّی کنند؟خیلی از جوانب را باید در نظر گرفت و نگاه سطحی به این موضوع پسندیده نیست. در عین حال می خواستم با دوبله این سریال تعدادی گوینده بسازم و حداقل موفق شدم پنج نفر گوینده خوب را معرفی کنم که تا قبل از آن کمتر کسی با صدا و نوع کارشان آشنا بود. پس بار زحمت خودم را زیاد کردم به دو معنا، یکی این که شرکت سفارش دهنده بتواند کار را پیش ببرد تا برای آینده حرفه دوبلاژ بیشتر ایجاد کار شود تا مؤسسات دیگر هم به دنبال پخش و دوبله سریال ها بروند که خوشبختانه این اتفاق افتاد و مورد دیگر این که برای جوان ها فرصتی پیش آید تا در این حرفه رشد کنند. ما همیشه خسرو خسروشاهی،مریم شیرزاد و... را در اختیار نداریم که در همه آثار بتوان از توانایی های شان بهره برد؛ هر چند کار خیلی آسانی است که همه این افراد شاخص را دور هم جمع کنی ولی مثلا صورت چهار میلیون تومانی هزینه دوبله فیلم را به شرکت بدهی، خیلی سنگین برایشان تمام می شود و حتی در پرداخت آن کلی داستان پیش می آید آن هم در شرایط بازاری که دیگری به شرکت می رود و اعلام می کند حاضر است با هفتصد هزار تومان کل کار را دوبله کند!. ضمن این که در اواسط دوبله همین سریال، خانم غزنوی متأسفانه دچار عارضه بیماری شدند و برای دوبله نقش ورونیکا، به طور کامل ایشان را در اختیار نداشتم. برای این که کار به تعطیلی نکشد، برنامه ریزی کردیم و صدای ایشان را سوای سایر گویندگان ضبط نمودیم که سختی های خاص خودش را داشت. دوبله کاری گروهی است که باید حساب تک تک لحظاتش را کرد.
معمولا کم پیش می آید در دوبله فیلم هایی که مدیریت دوبلاژشان را بر عهده دارید، یکی از نقش های اصلی را هم بگویید اما در دوبله این سریال شاهد نقش گویی شما به جای شخصیت لینکلن هستیم. از خود نقش بیشتر خوش تان آمد یا نوع بازی بازیگرش دومینیک پورسل؟
راستش هر دو!.همان طور که اشاره کردید به ندرت پیش می آید در فیلمی حرف بزنم. در طول 50 سال فعالیتم در حرفه مدیر دوبلاژی، برایم عادت شده که در دوبله فیلم هایم به اصطلاح تک یا چند جمله بگویم تا در حکم مهر و امضای کارم شود. این روند مدت ها بود تا این که رسید به دوبله سریال «رودخانه برفی» و نقش گویی به جای پرسوناژ مک گرگور. این نقش را در ابتدا می خواستم که منوچهر والی زاده بگوید که ایشان به دلیل حضور در فیلم برداری کاری در دسترس نبود و از آن طرف مدیران تأمین برنامه تلویزیون اصرار داشتند که خودم نقش را بگویم. به هر حال گفتم و خیلی صدا کرد چون صدایی بود که کمتر شنیده شده بود و برای مردم جذاب شد. زمان تماشای «فرار از زندان» خیلی فکر کردم که نقش لینکلن را به چه کسی بدهم تا بگوید. ده دوازده قسمت از فصل اول را دیدم که متوجه شدم این دو برادر خصوصیات متفاوتی دارند، یکی به قدرت بدنی اش متّکی است و دیگری به قدرت تفکّرش.اولی صدای خشن و زمخت می خواهد و دیگری صدای آرام و لطیف. بعد با خود فکر کردم که من و والی زاده سال هاست در کنار هم بسیاری از آثار را دوبله کرده ایم حالا خوب است که در کنار هم نقش های این دو برادر را بگوییم، این اعتقاد را داشتم ترکیب صدایی مناسبی شکل می گیرد.
صحبت از ترکیب صدا و هماهنگی آن با چهره و نوع بازی هنرپیشه شد که می خواهم از دو نمونه درخشان این مقوله در دوبله «فرار از زندان» یادی کنم، اول از انتخاب صدا و نوع نقش گویی حرفه ای زهره شکوفنده به جای شخصیت گرچن و بعد تیپ سازی صدایی باور پذیر تورج مهرزادیان به جای تی بگ که شما علاوه بر این نقش،از صدای مهرزادیان برای پرسوناژ ماهون نیز استفاده کردید. با این که لحن صدای این دو نقش از لحاظ بیان متفاوت است و توسط دوبلور با تجربه ای چون مهرزادیان اجرا شده،آیا تصور نمی کنید شنیدن صدای یک دوبلور به جای دو شخصیت اصلی مجموعه آن هم با فاصله زمانی نه چندان زیاد،برای مخاطب ایجاد دافعه می کند چرا که مدام صدای دو شخصیت را با هم مقایسه کرده و مدام با خودش می گوید هر دو نقش را یک نفر گفته است؟
من این جور فکر نمی کنم. درباره همین 2 نقش خیلی ها از من پرسیدند چه کسانی این دو را گفته اند و زمانی که می گفتم یک نفر،باورشان نمی شد. در دوبله بسیاری از فیلم ها بوده که دوبلوری شاخص، چند نقش را گفته مثل منوچهر اسماعیلی در دوبله فیلم «مادر» که به جای 3 پرسوناژ نقش گویی کرد و تماشاگر هم هیچ اعتراضی نداشت.برای در آوردن صدای نقش تی بگ به هیچ گوینده ای جز تورج مهرزادیان فکر نکردم اما برای شخصیت ماهون،احساس کردم که کیکاوس یاکیده می تواند اجرای خوبی برایش داشته باشد که آن زمان در حال بازی در سریال «هوش سیاه» بود نمی توانستم تمام وقت در اختیارش بگیرم. دوباره به صدای این نقش خیلی فکر کردم ولی به نتیجه ای نمی رسیدم که چه صدایی مناسب خصوصیات این شخصیت است؛ تا این که صبح روز دوبله یکی از قسمت ها به مهرزادیان گفتم که زحمت این نقش هم با توست چون از آن جا به بعد فاصله نقش تی بگ با سایرین زیاد می شد. معتقدم جنس صدای دوبلور باید روی چهره بازیگر بنشیند تا برای بیننده دل نشین شود این که فقط بتوان صدای دوبلور را تشخیص داد، دلیل قانع کننده ای نیست. عده ای دوستداران دوبله را داریم که همه صداها را می شناسند ولی به همه استعدادهای درون گویندگان آشنا نیستند، این به استعداد مدیر دوبلاژ بر می گردد که از توانایی های گویندگانش با خبر باشد تا صداها در دوبله فیلمی یکنواخت نشود. مهم برایم دلنشین شدن کار است، در نتیجه برای خوشایند علاقه مندان پر و پا قرص دوبله کاری انجام نمی دهم! معتقدم اگر آنها تنها به عنوان یک تماشاگر سریال را از اول تا به آخر ببینند، آن قدر غرق فضای کار می شوند که دیگر این جزییات را فراموش می کنند.مثلا منوچهر اسماعیلی و چنگیز جلیلوند به قدری انعطاف صدا دارند که چند نقش را در فیلمی بگویند چون کسی بهتر از آن ها نمی تواند این کار را انجام دهد. من هرگز صدایی را که با شخصیت فیلم جفت و جور در آید را به علت این که نقش دیگری هم گفته، فدایش نمی کنم که بعد بدهم به شخص دیگری بگوید، چون ممکن است این نقش ضایع شود. اگر در این جا به دو نقش تی بگ و ماهون لطمه ای وارد شده، انتقاد شما را می پذیرم ولی اگر لطمه ای نخورده و مطابق سلیقه شما نبوده این دیگر مقوله ای جداست.
اما به نظرم در مورد صدای یک نقش حق مطلب ادا نشده که نقش بلیک در طول مجموعه است. دوبلور این نقش یعنی علی رضا دیباج گوینده جوان و با استعدادی است که به واسطه سال ها حضور پدرش (محمد علی دیباج) در دوبلاژ، کاملا در این محیط رشد پیدا کرده ولی صدایش به چهره و حالات شخصیت مورد نظر نمی خورد؛آن هم شخصیت پر افت و خیزی چون بلیک که آن همه ماجرا دارد. به شخصه در این زمینه دیباج را مقصر نمی دانم بلکه این به انتخاب شما برای صدای این نقش بر می گردد چرا که در مقوله ارکستراسیون، بحث هماهنگی بین صداها مبحث مهم و حساسی است. در لحظاتی از دوبله همین سریال وقتی در صحنه ای شما، منوچهر والی زاده، زهره شکوفنده، تورج مهرزادیان و پرویز ربیعی در حال نقش گویی هستید به ناگاه دیباج هم جمله ای می گوید که هارمونی این صداها در کنار یکدیگر زیر و رو می شود!.
این موضوع را در دوبله قسمت های ابتدایی قبول دارم زمانی که هنوز صدای دیباج روی شخصیت بلیک سوار نشده و در این باره به او تذکر دادم. واقعیتش را بخواهید این نقش را باید نصر الله مدقالچی می گفت که با صدایش حالت تلخی را به این پرسوناژ می داد که متأسفانه نشد در دوبله این کار حضور پیدا کند. در نتیجه تنها عامل انتخاب صدای علی رضا دیباج برای بلیک، تلخی ای بود که در جنس صدایش موجود است و هر چه دوبله سریال جلو رفت،با حسی که به صدایش داد به نظرم در دل کار جا افتاد و خودش را به بقیه رساند.
چه بازخوردی از دوبله این سریال داشتید؟
بازخورد خیلی مثبتی داشت. برای خودم بی سابقه بود که در طول چند دهه فعالیتم، شاهد تماس های تلفنی بسیاری باشم بابت تحسین از مدیر دوبلاژی یک سریال آن هم از اقصی نقاط ایران. افراد زیادی تماس می گرفتند و تشکر می کردند و مدام این نکته را می گفتند که «فرار از زندان» را قبل از این با زیرنویس دیده بودیم ولی تماشایش با دوبله لذت بخش تر بود و حُسن دوبله شما در این بود که از فیلم کمترین صحنه و دیالوگی حذف شده بود. جالب است که بعدها شبکه های ماهواره ای هم از همین دوبله برای پخش سریال، بهره بردند،آن هم در میان دوبله های سطح پایین شان کار دوبلورهای خودمان بیشتر دیده شد و تماشاگر به راحتی می توانست بین یک کار حرفه ای و کار نازل قضاوت کند.
شما در دهه 80 آثار شاخصی چون «رودخانه مرموز» (به کارگردانی کلینت ایستوود)، «شجاع دل» (مل گیبسن)، «سرآغاز بتمن» و «شوالیه تاریکی» (کریستوفر نولان) را دوبله کردید که دوبله هایی با کیفیت بالا هستند. جایگاه دوبله «فرار از زندان» را در میان این آثار چگونه ارزیابی می کنید؟
من به کارم خیلی تعصب دارم چون آبروی 50 ساله حرفه ای ام در میان هست، پس باید حیثیت کاری ام را حفظ کنم. به گواه آن تماس هایی که با من داشتند، مخاطب از دوبله این سریال راضی بوده و از این جهت خیلی خوشحالم اما کار برای خودم تمام نشده چون عادت دارم بعد از اتمام دوبله هر فیلمی، نقایص آن را بررسی کنم تا در کار آینده کمترین اشکالات را داشته باشم به همین دلیل اصرار دارم که کار را پس از اتمامش ببینم.
نیروان غنی پور
نظرات
-------------------------------------------------------------
محمود قنبری با مظفری مشکلی داره؟؟
-------------------------------------------------------------
پارسی گویان / به نظر می رسد که در همه جای دنیا عده ای هستند که بنا به هر دلیلی با عده ای دیگر کار نمی کنند.
----------------------------------------------------------------
پارسی گویان / فیلم «هفت سال در تبت» را خسروشاهی دوبله کرده و خودش به جای براد پیت صحبت کرده است. اگر محمود قنبری این فیلم را دوبله کرده بود قطعا گویندگی براد پیت را به منوچهر والی زاده می سپرد.