لورنس دوبله ایران
۲۲ شهريور سالگرد درگذشت عطاءالله (تقي) كاملي ، دوبلور و مدير دوبلاژ برجسته و باسابقه تلويزيون و سينماست. به اين مناسبت و به خاطر پخش مجدد سريال «در برابر باد» زندگي و آثار او را مرور ميكنيم. زندهياد كاملي اوايل دهه ۳۰ و كاملا اتفاقي به دوبله پيوست. او براي ديدن يكي از بستگان خود به استوديو سانترال رفته بود كه يكي از اعضاي استوديو صدايش را شنيد و از او خواست تا در اتاق ضبط ، جملهاي را بگويد. پس از اين تست صدا ، سيامك ياسمي او را بسيار تشويق كرد كه به حرفه دوبله بپردازد. از اين زمان طي حدود نيم قرن ، كاملي با صداي پرطنين و باصلابتش ، نقشهاي بسياري را در ايران جاودانه كرد. او به دليل جنس صدايش بيشتر دوبلور شخصيتهاي مقتدر و بعضا نظامي و خشن بود. وي دوبلور تقريبا ثابت كرك داگلاس بود و از سال ۱۳۴۳ در فيلم «اسپارتاكوس» ـ با مديريت محمدعلي زرندي ـ تا سال ۱۳۸۳ در فيلم «راههاي افتخار» ـ با مديريت جلال مقامي ـ در بيشتر فيلمهاي اين بازيگر به جايش صحبت كرد. صداي او آن چنان با چهره و شخصيت داگلاس در آثار مختلف عجين شد كه گويندگي دوبلورهاي ديگر را به جاي اين بازيگر بسيار محدود كرد. «جدال در اوكي كورال» ، «۷ روز در ماه مي» ، «آخرين غروب» ، «نوري در حاشيه دنيا» ، «وايكينگها» ، «شور زندگي» (دوبله اول) و «راز» از جمله فيلمهايي هستند كه كاملي در آنها به جاي كرك داگلاس صحبت كرد. بازيگر ديگري كه صداي كاملي با وي عجين شد ، رابرت استاك بود. سريال «تسخيرناپذيران» و فيلم «غروب تبهكاران» از جمله آثاري بود كه كاملي به جاي استاك صحبت كرد. اين گوينده فقيد به جاي بازيگران ديگري نيز صحبت كرد اما هيچگاه به دوبلور ثابت آنها تبديل نشد؛ همفري بوگارت در «هرچه سختتر زمين ميخورند» (كاملي در چند دوبله سينمايي ديگر نيز به جاي بوگارت صحبت كرد اما صداي حسين عرفاني با اين بازيگر عجين شد) ، شان كانري در «پنجه طلايي» ، مارلون براندو در «اينك آخرالزمان» (دوبله اول) ، ايو مونتان در «دايره سرخ» (دوبله دوم) ، ريچارد هريس در «سرگرد دندي» و گاري كوپر در «درخت اعدام». آن مرحوم به جاي بازيگران ايراني نيز زياد صحبت كرد ، ايلوش خوشابه در «افعي» ، احمد هاشمي در «قرق» و «پادزهر» ، خسرو دستگير در «مهماني خصوصي» و «چشم شيطان» ، هوشنگ بهشتي در «كمالالملك» ، ابراهيم آبادي در «توطئه» ، منوچهر حامدي در «فاني» ، «روز شيطان» ، «آواي فاخته» و «روزي روزگاري» ، جمشيد مشايخي در «شاخه هاي بيد» ، محمدعلي كشاورز در «جميل» , نرسي كركيا در «چاوش» و «گالان» ، ميرمحمد تجدد در «گروهبان» اما صداي كاملي بيشتر با فتحعلي اويسي عجين شد و در چند فيلم از جمله «ناخدا خورشيد» و سريال «بشارت منجي» به جاي اين بازيگر صحبت كرد. اويسي و حامدي براي بازي در «ناخدا خورشيد» و «روز شيطان» كانديداي دريافت جايزه از جشنواره فيلم فجر بودهاند كه گويندگي پرقدرت كاملي قطعا در اين امر تاثير داشته است. كاملي در گويندگي و نوشتن متن آنونس فيلمها و گويندگي آثار مستند نيز فعال بود. او دوبله آنونسها را از همان اولين سالهاي ورودش به عرصه دوبلاژ و با فيلم «ارزش پول» آغاز كرد و به گفته خودش كارش در «شعلههاي سوزان آمستردام» بسيار مورد توجه قرار گرفت. او دوبله مستندها بويژه از نوع تاريخي ـ جنگي را از اواسط دهه ۴۰ آغاز كرد كه بيشتر آنها براي تلويزيون بود. او در چند سال پايان عمرش بيشتر روي دوبله آثار مستند متمركز شده بود. كاملي مديريت دوبلاژ را حدود ۲ سال پس از پيوستن به جامعه دوبله آغاز كرد. «لورنس عربستان» ساخته ديويد لين و «بيليارد باز» از جمله معروفترين فيلمهاي سينمايي است كه او دوبله كرده است. كاملي ـ بخصوص در سالهاي پس از انقلاب ـ آثار ماندگار و فراواني را در گويندگي و مديريت دوبلاژ در تلويزيون به جاي گذاشت. غير از بعضي از آثار كه به آنها اشاره شد ، گويندگي او در سريالهاي «عزالدين قسام» (با مديريت سعيد شرافت و به جاي سرهنگ جاناتان) ، «لبه تاريكي» (به جاي گادبولت) ، «ارتش سري» (به جاي سرگرد راينهارت) ، «ناوارو» (به جاي سركيس) ، «تسخير زمين» (به جاي ژنرال ريس) و «پزشك دهكده» (به جاي جانيكش در نقش كيدكول) بسيار قابل توجه و كم نظير بود. او مديريت دوبلاژ چند سريال را نيز به عهده داشت كه در زمان خود و بعضا در پخش مجددشان آثار پربينندهاي بودند: «اسكيپي» ، «داستان زندگي» ، «در برابر باد» ، «پوآرو» و «سوييني» (دوبله دوم). «اسكيپي» سريالي بود كه از برنامه كودك و نوجوان پخش ميشد و هنوز صداي كاملي كه در تيتراژ آن ميگفت: «... و با شركت كانگوروي بوتهزار اسكيپي » در گوش علاقهمندان زنگ ميزند. «داستان زندگي» سریالی ژاپني بود كه پس از «سالهاي دور از خانه» از بهار ۱۳۶۹ پخش آن آغاز شد. كاملي متني را نوشته بود كه خود در تيتراژ سريال و پيش از درج اسم ، آن را خواند و به اثري معروف تبديل شد: «زندگي منشوري است در حركت دوار ؛ منشوري كه پرتو پرشكوه خلقت با رنگهاي بديع و دلفريبش آن را دوست داشتني ، خيالانگيز و پرشور ساخته است. اين مجموعه دريچهاي است به سوي داستان زندگي». انتخابهاي كاملي براي نقشهاي مختلف اين اثر فوقالعاده بود. صداي جوان و شاداب مينو غزنوي براي نقش هانيكو دختري شاد و پرشور از جواني تا ميانسالي و صداي لطيف و قابل انعطاف ثريا قاسمي براي نقش مادر وي از جمله بهترين انتخابهاي كاملي بود و اين دو گوينده تحت هدايت او سنگ تمام گذاشتند. «در برابر باد» كه اخيرا براي چندمين بار از تلويزيون پخش شد ، يكي از شاهكارهاي دوبله است. گويندگان همگي درست و بجا انتخاب و هدايت شدهاند و اجراهايشان سطح بالاست. انتخاب زهره شكوفنده به جاي دختري جوان به نام مري مالوين كه سختيهاي فراواني ميكشد ، عالي است. ناصر تهماسب (جاناتان ادوارد گرت) و فهيمه راستكار (پالي) در نقشهايي كه از سن صداي آنها جوانتر است ، عالي كار كردهاند. اكبر مناني (ديني) ، خسرو شايگان (فرمانده ايرلندي) و منوچهر واليزاده (ويل) كه آن زمان صدايش تغيير نكرده بود ، در نقشهايي مثبت و ناصر نظامي (پايك) و خسرو خسروشاهي (گرويل) كه آن زمان صدايش هنوز جذاب و گوش نواز بود ، در نقشهايي منفي خيلي خوب و پذيرفتني هستند. نكته جالب اين كه حسين عرفاني (چارلز) و رفعت هاشمپور (لوييزا) و تعدادي ديگر از دوبلورهاي با سابقه نقشهايي نسبتا كوتاه را بر عهده داشتهاند و اگر «در برابر باد» در سالهاي اخير دوبله ميشد ، هيچ مدير دوبلاژي براي اين نقشها اجبارا يا با اختيار خود از دوبلورهاي با سابقه استفاده نميكرد. گويندگاني كه كاملي انتخاب كرده همگي سرجاي خود هستند و حتي صداهاي مشابه نيز براي نقشهايي كه گفتهاند مناسب نيست ، مثلا مينو غزنوي براي مري ، بهرام زند براي گرت ، مهرزاديان براي پايك و خود كاملي براي چارلز. كاملي همانند «داستان زندگي» اجراي گفتار تيتراژ را نيز بر عهده گرفته است: " و آزادي اين درفش پاره پاره از جورستمگران هنوز در اوج اهتزاز است همچون تندر و برق در برابر باد " . پخش سریال «پوآرو» در سال ۱۳۷۳ آغاز شد. پيش از دوبله سريال ، ۳ فيلم تلويزيوني ـ با همان بازيگران اصلي ـ با سرپرستي ايرج رضايي دوبله شد. در اين دوبله ، رضايي خود به جاي ديويد ساچت (پوآرو) صحبت كرد و ۲ نقش ديگر ـ هستينگز و بازرس جپ ـ را به ناصر ممدوح و تورج مهرزاديان سپرد. اين دوبله نسبتا خوب بود اما دوبله سريال با گويندگي اكبرمناني (پوآرو)، جلال مقامي (هستينگز) و ايران بزرگمهر (خانم لمون) بسيار بيشتر جلب توجه كرد هر چند كه اشكالاتي نيز داشت. در اين دوبله كاملي خود عهدهدار نقش سر بازرس جپ شد كه گويندگياش از جمله كارهاي ماندگارش بود. عطاءالله كاملي ۲ سال پيش از فوتش , براثر تصادف مجروح و خانهنشين شد. او در حالي كه دوران نقاهت را ميگذراند و آماده حضور مجدد در عرصه دوبله ميشد ، بعدازظهر ۲۲شهريور ۱۳۸۷ در ۷۹ سالگي درگذشت. اين دوبلور و مدير دوبلاژ توانا با آن صداي گيرا و مسحوركنندهاش مصداق بارز اين شعر است: از شمار دو چشم يك تن كم وز شمار خرد هزاران بيش (این مقاله پیش از این در سال ۱۳۸۹ در سایت پرده سینما منتشر شده است) محمدرضا کلانتر |
|
نظرات