صداهای مناسب، لهجه های از دست رفته
«رونين» ساخته جان فرانكن هيمر عنوان فيلمي است كه بتازگي از تلويزيون پخش شده است. اين فيلم تاكنون 3 بار دوبله شده است و در اين نوشته ، دومين دوبله آن را به اختصار بررسي ميكنيم.
«رونين» را اولينبار اكبر مناني براي برنامه سينما يك دوبله كرد كه به گفته وي به دليل بدگوييهاي عدهاي از دوبلورها از انتخاب خسرو شايگان براي رابرت دنيرو اين نسخه هيچگاه پخش نشد. فيلم، دومين بار با سرپرستي ناصر تهماسب براي همان برنامه دوبله شدو سومين بار نيز بهمن هاشمي آن را براي شبكه نمايش خانگي دوبله كرد.
«رونين» جزو معدود فيلمهايي است كه ميتوان با حداقل حذفيات و تغييرات در تلويزيون نمايش داد. فيلم، داستان تلاشهاي چند متخصص است كه زني به نام ديردره (Deirdre) آنها را استخدام كرده، تا يك كيف را براي او به دست بياورند. ناصر تهماسب براي بسياري از نقشهاي فيلم از دوبلورهاي باسابقه استفاده كرده است. او براي رابرت دنيرو، بهرام زند را انتخاب كرده است. ظاهرا «رونين» اولين گويندگي زند به جاي اين بازيگر سرشناس است. با اين كه اين گويندگي تداوم يافت و زند بعدها چند بار به جاي دنيرو صحبت كرد، نگارنده، صدا و شيوه گويندگي منوچهر اسماعيلي را براي چهره و نوع بازي اين بازيگر بيشتر ميپسندد. در صداي محكم و استوار اسماعيلي انعطافي وجود دارد كه به صداي دنيرو نزديك است و نيز با چهره وي هماهنگي بيشتري دارد تا صداي بهرام زند كه چندان منعطف نيست.
انتخاب زهره شكوفنده براي ناتاشا مكالهون (ديردره) از جمله بهترين گزينشهاي تهماسب است. سن صداي شكوفنده از سن ديردره بيشتر است اما جنس صدايش آن قدر با صورت كشيده و دهان بزرگ ديردره هماهنگ شده كه تفاوت سن به چشم نميآيد. ديگر انتخاب برجسته مدير دوبلاژ، ناصر مدقالچي براي ژان رنو (ونسان) است. به جاي ژان رنو گويندگاني چون حسين عرفاني، منوچهر اسماعيلي و بهرام زند نيز صحبت كردهاند اما به نظر نگارنده، جنس صداي دوبلور بايد به صداي بازيگر نزديك باشد و صداي مدقالچي نسبت به ژان رنو اينگونه است، در ضمن با چهره و شخصيت ونسان نيز تناسب دارد. از بين شخصيتهاي اصلي، انتخاب پرويز ربيعي براي استلان اسكارس گارد (گريگور) گزينش نسبتا خوبي است اما مدير دوبلاژ بايد در نظر ميگرفته كه خائن بودن گريگور تا اواسط فيلم معلوم نميشود و صداي ربيعي با توجه به اين كه وي نقش منفي زياد گفته، ممكن است هويت گريگور را لو دهد. اگر خود تهماسب اين نقش را ميگفت يا مهرزاديان را انتخاب ميكرد نيز ممكن بود چنين اتفاقي رخ دهد. انتخاب عباس نباتي براي جاناتان پرايس (Seamus) نكته خاصي ندارد.مدير دوبلاژ «رونين» براي 2 نقش فرعي اسپنس و ژان پيير انتخابهاي خيلي خوبي انجام داده و صداي ناصر نظامي و محمدعلي ديباج بخوبي با اين دو نقش كوتاه و چهره بازيگرانشان هماهنگ شده و دوبلههاي خيلي خوبي پديد آورده است اما انتخاب امير قطعهاي و جواد پزشكيان براي نقشهاي لري و ميكي جلب توجه نميكند. منوچهر زندهدل كه در همين فيلم 2 نقش بسيار كوتاه و بيخاصيت گفته و در حدي بوده كه بتواند به جاي لري صحبت كند و ربيعي ـ اگر براي گريگور انتخاب نشده بود ـ گزينههاي بهتري بودند.
شخصيتهاي مختلف «رونين» به 3 زبان انگليسي (با لهجههاي مختلف)، فرانسه و روسي صحبت ميكنند. در دوبله معمولا مرسوم نيست لهجهها را رعايت كنند و بجز در اندك مواردي، تمام زبانهاي يك فيلم يا سريال به فارسي تبديل ميشود، در حالي كه براي كمتر مخدوش شدن اصالت اثر، دوبلورها بايد لهجهها را دستكم به ميزاني كه در تماشاگر دافعه ايجاد نكند، ادا كنند و غير از زبان رايج فيلم، بقيه بايد به شكل آثار مستند دوبله شود. در «رونين» ديردره انگليسي را با لهجه ايرلندي صحبت ميكند و در فيلم نيز به اين نكته اشاره ميشود. ونسان كه فرانسوي است، انگليسي حرفزدنش با بقيه كمي فرق دارد و در جاهايي مثل صحبت با ژانپيير فرانسوي حرف ميزند. گريگور نيز روس است و كمي با لهجه صحبت ميكند اما هيچكدام از اين موارد در دوبله رعايت نشده و فقط 2شخصيت فرعي با لهجه حرف ميزنند.
مدير دوبلاژ «رونين» در زمينه تنظيم ديالوگها نسبتا خوب عمل كرده است. داستان فيلم تغيير نكرده و كلمات زياد عوض نشدهاند اما چند مورد كار خوب او را كمي مخدوش كرده است. اوايل فيلم ونسان ميگويد: «7 سال پربار و 7 سال قحطي» در اصل فيلم، سام در جواب ميگويد كه اين در انجيل آمده اما در دوبله گفته ميشود در تورات ذكر شده است. اوايل فيلم كه متخصصها در ماشين هستند، اسپنس درباره اين كه ديردره براي چه كسي كار ميكند، ميگويد: «... انگار اين رو بايد خودمون بفهميم.» اين جمله در دوبله به اين شكل تغيير كرده «... مثل اين كه ما بايد همين قدر بدونيم.» در سكانسي كه سام با اسپنس مجادله ميكند ديردره به او ميگويد: «وقتي كيف رو تحويل گرفتي پولت رو ميگيري.» سام ميپرسد: «ديگران هم همين طور؟» او ميخواهد مطمئن شود كه رو دست نميخورد و ديگران پولشان را زودتر نميگيرند اما در دوبله اين جمله از حالت سوالي درآمده و جمله بعد از آن كه ديردره ميگويد نيز تغيير كرده است. از تغييرات بسيار عجيب ديالوگها يكي هم به سكانسي مربوط ميشود كه بعد از سكانس نارو زدن گريگور قرار دارد و افراد در هتل هستند. سام از بيرون به داخل ميآيد و ونسان از او ميپرسد بيرون چه خبر است. در اصل فيلم، سام دو بار ميگويد: «خيلي گرمه» اما معلوم نيست چرا به جاي اين جمله، گذاشته شده، «شلوغه». طبق يك دستورالعمل دوبلورها و مدير دوبلاژها بايد به جاي واژگان خارجي از معادلهاي فارسي استفاده كنند. به همين دليل در چند صحنه به جاي موبايل گفته ميشود تلفن همراه (جالب است در اين تركيب هم واژه خارجي تلفن وجود دارد!) اما نكته در اين جا است كه به جاي پاتيناژ معادل فارسي آن (اسكي روي يخ) به كار نرفته است. يكي از تغييرات بد ديالوگها نيز به اواخر فيلم مربوط ميشود. سام از ديردره ميخواهد منتظر سيموس نشود و برود. او در اصل فيلم و در يكي از ديالوگها ميگويد: «من دروغ نميگم.» اما در دوبله به جاي اين جمله گفته ميشود: «من بازنشسته نشدم» سام مامور «سيا»ست كه براي پيدا كردن سيموس عضو گروه ديردره ميشود و هويتش تا اواخر فيلم معلوم نميشود و خودش هم هيچگاه نميگويد مامور است، پس چه لزومي داشته در آن صحنه بگويد بازنشسته نشده است. ظاهرا از ديدگاه مترجم و ويراستار و مدير دوبلاژ جمله «من دروغ نميگم» براي اين كه ديردره را وادار به رفتن كند، به اندازه كافي موثر نبوده است. درباره تغييرات ديالوگها چه در «رونين» و چه در ديگر آثار ميدانيم بعضي تغييرات لطمهاي به داستان فيلم نميزند اما نكته اين است كه سازندگان فيلم این امكان را داشتهاند که كلمات و جملات ديگري به كار ببرند و حتما دليلي داشته جملهاي را به صورت سوالي استفاده كردهاند يا گفتهاند «هوا خيلي گرمه». البته در ديالوگها نكات مثبتي نيز وجود دارد كه دقيقا نميدانيم كار مترجم است يا مدير دوبلاژ؛ مثلا به جاي جمله نازيباي «شما بايد خسته باشيد» و «كجا ميتونه باشه؟» كه ترجمه لفظ به لفظ است گفته شده «شما حتما خستهايد» و «كجا ممكنه باشه؟»
حذفيات «رونين» چندان به اين فيلم جذاب و ديدني لطمه نزده است. بخصوص كه موسيقي زيباي آن تغيير نكرده اما چند صحنه بيدليل حذف شده، از جمله 2 صحنه كوتاه مربوط به سيگار كه در هيچ كدام از آنها سيگار كشيده نميشود و صحنهاي كه ديردره سوار ماشين ميشود و ميبيند سيموس، لري را كشته است.
نسخه پخش شده «رونين» حاصل نگاه درست به فيلمهاي خارجي است كه اميدواريم تداوم داشته باشد.
محمدرضا کلانتر
(این مقاله پبش از این در تاریخ 16 اردیبهشت 1391 در «قاب کوچک» چاپ شده است)
نظرات
-------------------------------------------------------------
کلانتر / حتما می دانستم که دست به قلم شدم و چنین مقاله ای را نوشتم. من نظر خودم را گفتم ، دیگران هم حق دارند نظر خودشان را بگویند البته بدون توهین. دوبله مورد نظر احتمالا کار بهمن هاشمی است.