چشم ها را باید شست...
«بزرگ کردن آریزونا» از بهترين ساختههاي برادران كوئن و جزء معدود فيلمهاي آنهاست كه با كمترين حذف و تغيير قابل نمايش در ايران است. اما متاسفانه آن چه نمایش داده شد، به دلیل حذفیات و تغییرات فراوان و بی مورد، شباهت چندانی به ساخته دوست داشتنی کوئن ها ندارد. داستان فيلم درباره مردي زنداني به نام هربرت مكدانا ـ معروف به هاي ـ است كه با پليسي به نام ادوينا ازدواج ميكند. آنها بچهدار نميشوند، پس از پيشنهاد ادوينا يكي از 5 قلوهاي خانواده آريزونا را ميدزدند و ماجراهايي برايشان پيش ميآيد. جلال مقامي ـ مدير دوبلاژ اين فيلم ـ گويندگي نيكلاس كيج را خود برعهده گرفته است. اولين فيلمهايي كه از كيج در ايران دوبله شد، «ايموس و اندرو» و «تغيير چهره» بود كه در هر دو، مقامي به جاي كيج صحبت كرد. اين آثار اواخر دهه 70 دوبله شد و بعد از آن تا پيش از «بزرگ كردن آريزونا» مقامي با وجود هماهنگي كامل صدايش با چهره نيكلاس كيج و نقشهايي كه وي بازي كرد، فقط يك بار در «اقتباس» به جاي اين بازيگر حرف زد. در بقيه آثارش كه دوبله شد متاسفانه كسان ديگري صحبت كردند (خسرو خسروشاهي و منوچهر واليزاده هر كدام دستكم در 6 فيلم، بهرام زند دستكم در 2 فيلم و ديگران هر كدام يك فيلم) در اين ميان بايد فيلم «بردي» و ژرژ پطروسی را استثناء كنيم. «بردي» به اين دليل كه كيج در آن 21 ساله بوده و صداي مقامي مناسبش نبوده است، پطروسی هم به اين دليل كه بعد از مقامي مناسبترين دوبلور براي كيج است. جلال مقامي هنگام دوبله «بزرگ كردن آريزونا» صدايش دچار گرفتگي شديدي بوده و با اين حال به جاي كيج صحبت كرده و چارهاي هم نبوده است، زيرا صداي هيچكس ديگري مناسب اين بازيگر نيست و پطروسی هم آن زمان در ايران نبوده است. مقامي براي هالي هانتر ـ بازيگر نقش ادوينا ـ مريم رادپور را برگزيده كه انتخاب مناسبي است و صدايش مناسب چهره و شخصيت است، هر چند كه بهترين صدا براي هانتر مينو غزنوي است. او براي نقش 2 برادر خلافكار ـ گيل و اول ـ حسين عرفاني و امير حكيمي را انتخاب كرده است. عرفاني انتخاب اول بسياري از مدير دوبلاژها براي بازيگراني است كه هيكلشان بزرگ است، بويژه اگر اين بازيگران نقش مهمي را بازي كرده باشند. عرفاني به خواست خودش يا مدير دوبلاژ با لحن لاتي به جاي گيل صحبت كرده و در جاهايي نيز آن را كمدي كرده است درحالي كه در اصل فيلم، گيل اينگونه نيست. متاسفانه در دوبله رسم شده كه دوبلورها به جاي خلافكاراني كه سر و وضع مرتبي ندارند، لاتي حرف ميزنند در حالي كه آنها بايد با همان لحن بازيگر صحبت كنند تا اصالت فيلم بيش از اين از بين نرود. صداي حكيمي براي اول مناسب است و تنها ايراد گويندگي وي اين است كه گيل (GALE)را گیل (GIL) تلفظ ميكند، در حالي كه مدير دوبلاژ ـ از جمله در اواخر فيلم ـ آن را درست بيان ميكند. انتخاب پرويز ربيعي براي نقش پدر 5 قلوها درست بوده است. اين شخصيت در جاهايي سريع حرف ميزند و ربيعي نيز متخصص گفتن اين نوع نقشهاست. از طرفي صداي ربيعي براي چهره بازيگر نيز مناسب است. يكي از ايراداتي كه به مدير دوبلاژها وارد است اين كه براي بازيگران معروفي كه نقشهاي كوتاه يا بسيار كوتاه بازي ميكنند، از دوبلور يا دوبلورهاي قبلي آن بازيگر يا از گويندگان خوش صدا و حرفهاي استفاده نميكند. در «بزرگ كردن آريزونا» مدير دوبلاژ بدون توجه به سابقه فرانسيس مك دورمند و صرفا به دليل كوتاه بودن نقش، زهرا سوهاني را انتخاب كرده است، در حالي كه دوبلور بعضي از بازيگران بايد در حد و اندازههاي خود آنها باشد. متاسفانه گاهي مسائل مالي در اينگونه انتخابها بسيار تاثير ميگذارد و اجازه نميدهد مديردوبلاژها از هر گويندهاي به هر ميزاني كه تمايل دارند، استفاده كنند.
همانگونه كه گفته شد حذفيات بيمورد و تغييرات ديالوگها به «بزرگ كردن آريزونا» لطمه فراواني زده است. اين حذفيات از همان ابتداي فيلم شروع ميشود و تا آخرين صحنهها ادامه دارد. در يكي از صحنههايي كه از هاي عكس گرفته ميشود، وي از قول ادوينا جملاتي را درباره نامزد او ميگويد. آخرين كلمات اين جملات به دليل مسائل اخلاقي قابل دوبله نبوده اما تغيير آن به شكل «نامزده بهش گفته كه بايد كارت رو ول كني و بشيني خونهداري كني» نيز درست نبوده و مدير دوبلاژ بايد مفهومي را كه در جملات اصلي بوده حفظ ميكرده، اينكه نامزد ادوينا او را به خاطر زن ديگري ترك كرده است. در همين سكانس صحنهاي وجود دارد كه حذف آن بسيار عجيب است، زيرا از نظر تصويري و كلامي هيچ مشكلي ندارد. در اين صحنه، هاي به ادوينا ميگويد كه از طرف او به آن مرد بگويد كه يك احمق تمام عيار است. در سكانسي كه دكتر براي زندانيها صحبت ميكند، يك جمله از او و يك جمله از هاي بيدليل تغيير كردهاست. حرفهاي گيل و اول نيز به صورتي ناشيانه عوض شدهاند. در اصل فيلم گيل ميگويد: «البته بعضي وقتها كار مهمتر از خانواده است.» اول هم ميگويد: «كار چيزيه كه ما رو خوشحال ميكند.» در دوبله، گيل ميگويد: «مشكل ما جوونها درد بيكاريه.» اول هم ميگويد: «مشكل من هم دندون دردمه.» جملات اصلي با توجه به اينكه چند سكانس بعد 2 خلافكار به هاي پيشنهاد ترك كردن خانواده و سرقت از بانك را ميدهند، بسيار معني دارد و شخصيت آنها را نشان ميدهد. در يكي از صحنهها هاي براي ريگان ـ رئيسجمهور آمريكا ـ در زماني كه داستان فيلم ميگذرد صفتي را به كار ميبرد كه قابل بيان نيست. در دوبله كل جملهها تغيير كرده است و دليلش هم مشخص نيست. اگر اسم ريگان نبايد گفته ميشد بهجايش «رئيس جمهور» يا «رئيس دولت» به كار ميبردند و به جاي كاخ سفيد هم ميگفتند دفتركارش، چرا كل جملات تغيير داده شده است؟ بعد از ازدواج ادوينا و هاي 2 صحنه مهم وجود دارد كه هر دو بيدليل حذف شدهاند. در يكي، ادوينا روبهروي عكس چند بچه ايستاده و هاي روي تصاوير صحبت ميكند. اهميت اين صحنه به اين دليل است كه علاقه وافر او را به بچه نشان ميدهد و پيشنهاد بچه دزدي ـ باتوجه به اين كه خودش پليس است ـ عجيب به نظر نميرسد. در صحنه ديگر، دكتر توضيحاتي درباره دلايل نازايي ادوينا ميدهد، در اين صحنه، هاي روي تصاوير صحبت ميكند. با حذف اين صحنه كلمهاي كه هاي چند صحنه بعد ميگويد (زيستشناسي) بی معني ميشود: «زيستشناسي و پيشداوري دست به دست هم داد تا ما بدون بچه بمونيم.» هنگامي كه هاي خوابش را تعريف ميكند درباره مرد موتورسوار ميگويد: «اونقدر ترسيدم كه خودم رو از شرش خلاص كردم.» در دوبله اين جمله بيدليل تبديل شده است به «ميترسيدم يك روز بياد سراغ من.» در صحنهاي كه پليس ميخواهد اثر انگشت پدر 5 قلوها را بگيرد، آخرين جمله پيرمرد (البته اگر اثرانگشتي به جا گذاشته باشن) از جملات او حذف شده و از دهان پدر 5 قلوها شنيده ميشود كه ديالوگش اين بوده: «البته ميدونم.» در همين سكانس جملهاي وجود دارد كه ظاهرا قابل بيان نبوده است (در اين خونه هيچكس لخت نميخوابد). در دوبله اين جمله به اين شكل تغيير كرده: «اين ديگه چه سواليه، خوب معلومه كه تنش بود.» هنگامي كه جمله يا جملاتي بنا به دلايل اخلاقي يا دلايل ديگر قابل دوبله نيست، مدير دوبلاژ بايد جملاتي را به كار ببرد كه همان مفهوم را برساند. به جاي آن جمله بهتر بود گفته ميشد: «در اين خونه همه لباس ميپوشن.»
كل سكانسي كه گيل و اول در خانه هاي صبحانه ميخورند حذف شده است. اين سكانس با تعديل يك ديالوگ قابل نمايش بود. در صحنههايي كه گلن با هاي درباره عوض كردن همسرانشان صحبت ميكنند، بسياري از ديالوگها تغيير كرده كه چارهاي هم نبوده، اما ديالوگهاي جايگزين عجيب هستند و هيچ تناسبي با شخصيتي كه از گلن ارائه ميشود، ندارند. در سكانس ديدار لئونارد (مرد موتورسوار) با پدر 5 قلوها ديالوگي گفته ميشود كه با تغيير يك كلمه قابل بيان بوده است، اما مدير دوبلاژ تمام آن را تغيير داده و جملهاي كه در اصل درباره پليس آمريكا گفته شده، در دوبله درباره يكي از 5 قلوها گفته ميشود! در يكي از صحنهها هم يكي از بهترين و بامفهومترين جملههاي فيلم، ناقص شده است. در اصل فيلم، ادوينا ميگويد: «اگه منم به بدي تو باشم، پس ديگه چه فايدهاي براي همديگه داريم؟» در دوبله، قسمت اول جمله بیان نشده و باعث شده مفهوم جمله تغییر کند.
ریشه بسیاری از حذفیات و تغییرات دیالوگ های فیلم ها و سریال ها علاوه بر مسائل مالی به ممیزی هایی بر می گردد که مترجم و ویراستار و مدیردوبلاژ، ملزم به رعایت آنها هستند. بعضی از این ممیزی ها که مربوط به انواع و اقسام فحش ها و کلمات رکیک و زشت و مسائل اخلاقی است، قابل درک هستند اما مدیردوبلاژها در این موارد باید چیزهایی را به کار ببرندکه به اصالت اثر لطمه نخورد. بعضی از ممیزی ها هم به هیچ وجه قابل درک نیستند و حتی خنده دار به نظر می رسند. برای مثال در همین «بزرگ کردن آریزونا» جمله ای که لئونارد با گفتن آن پلیس آمریکا را مسخره می کند، دچار ممیزی و تغییر شده است؛ صرفا به این دلیل که حرف ناشایستی درباره پلیس گفته شده، در حالی که مسؤول ممیزی دقت نکرده که آن حرف درباره پلیس آمریکا گفته شده نه پلیس ایران!
امیدواریم مسوؤلان چشم هایشان را بشویند و جور دیگر ببینند تا فیلم های خوب و کم مسأله ای مثل «بزرگ کردن آریزونا» این گونه کوچک نشوند.
محمدرضا کلانتر
(این مقاله پیش از این با حذفیاتی در تاریخ 20 فروردین 1390 در «قاب کوچک» ضمیمه روزنامه جام جم چاپ شده است.)
نظرات
----------------------------------------------------------------
محمدرضا کلانتر / اگر خبر قابل اطمینانی از وی به دست بیاورم منتشر می کنم.
-------------------------------------------------------------
محمدرضا کلانتر / دوست عزیز ، من همه را به یک چوب نراندم چیزی را گفتم که طی سال ها خبرنگاری دوبله - از 1378 تاکنون - یا شخصا دیده ام یا اطلاعاتش بهم داده شده است. خود مدیر دوبلاژها قبلا گفته اند الان هم می گویند که دوبله های خارج از تلویزیون به خواست صاحب فیلم نباید گران از کار در بیاید. از نمونه هایش سریال "فرار از زندان" است. هم در تلویزیون و هم در شبکه نمایش خانگی دوبله های قابل بحث و قابل نقد وجود دارد. پیشنهاد می کنم دوبله فیلم هایی را که در هر 2 مرجع دوبله شده اند نقد و بررسی کنید. شما بنویسید ما منتشر می کنیم.
-------------------------------------------------------------
محمدرضا کلانتر / این جوری نیست که محمود قنبری هر وقت کم می آورد از والی زاده استفاده می کند. او گزینه های دیگری هم دارد اما ترجیح می دهد همیشه از والی زاده دوست دیرینه اش استفاده کند. کمتر دوبله ای از قنبری به یاد می آورم که والی زاده در آن نبوده باشد. من نه سنگ تلویزیون را به سینه می زنم و نه سنگ استودیوهای خارج از تلویزیون را. اما دوبله های خارج از تلویزیون دست کم یک ضعف دارد این که مدیر دوبلاژ مجبور است برای ارزان تر شدن هزینه دوبله از گویندگان درجه پایین استفاده کند.
-------------------------------------------------------------
محمدرضا کلانتر / وقتی جلال مقامی صدایش دچار مشکل شد و پطروسی هم در ایران نبود فقط یک گزینه باقی ماند : والی زاده. ضمنا در تلویزیون وقتی یک دوبلور چند بار به جای یک بازیگر صحبت کند دیگر هیچ مدیر دوبلاژی جرأت نمی کند کس دیگری را انتخاب کند. در خارج از تلویزیون هم مدیر دوبلاژ تابع نظر سفارش دهنده یا همان صاحب فیلم است. سعید مظفری برای دنزل واشینگتون در فیلم "خانه امن" خسروشاهی را انتخاب کرد چون سفارش دهنده این گونه می خواست.