طنین صدای وجدان
درباره دوبله مردی برای تمام فصول
طنیـــــن صـــــــدای وجـــدان
فیلم «مردی برای تمام فصول» ساختۀ فرد زینه مان بر اساس نمایش نامه ای از رابرت بولت محصول 1966 انگلستان از جمله آثاری است که در محدوده زمانی سال تولید و اتفاق ها و تحولات اجتماعی و سیاسی قرار نگرفته و به تعبییری اثری بی زمان است. با این که فیلم، زمان داستانش به وقایع دربار هنری هشتم و ماجرای صدر اعظمی سر توماس مور در قرن هفدهم اختصاص دارد اما از آن جا که بُن مایۀ درام بر ویژگی های انسانی چون پایبندی بر اصول اخلاقی و اعتقاد بر وظیفه و اصالت دادن بر وجدان پاک استوار شده می توان در هر زمانی با این فیلم ارتباط برقرار کرد و آن را به پای بحث های متنی و فرامتنی روز کشاند. این موضوع تا به امروز در جهت برقراری و حس همدلی مخاطب ایرانی با این فیلم هنوز صدق می کند و از نقش پُر رنگ دوبله فارسی آن در جهت ارتباط مورد ذکر نمی توان چشم پوشی کرد. دوبله فیلم «مردی برای تمام فصول» بی تردید از بهترین های تاریخ دوبله فارسی است. این در تقدیر بسیاری از فیلم های تاریخی و به ویژه دادگاهی بوده که از دوبله با کیفیتی برخوردار شوند. شکل بازی ها، حجم بالای دیالوگ، طراحی جلوه گرانه صحنه و لباس جملگی از عوامل تأثیر گذار دوبله این دست آثار است که به شیوه نقش گویی با حس و حال و حرارت بالای دوبلورها سمت و سو می دهد و فیلم «مردی برای تمام فصول» همه این ها را داراست. از مدیر دوبلاژیِ تمام حرفه ای و تحسین برانگیز خسرو خسروشاهی، ترجمه مثال زدنی حسین شایگان تا نقش گویی های درخشان گویندگان و میکس صدا و سایر کارهای با کیفیت فنّی. دوبله این فیلم در ادامه دوبله آثار شاخصی چون «سرپیکو»، «گربه ای روی شیروانی داغ»، «پاپیون»، «شبکه»، «جن گیر»، «دونده ماراتن»، «کریمر علیه کریمر»، «دیوانه از قفس پرید»، «بر باد رفته» و «پدر خوانده 1» (این دو در نسخه های ویدیویی) که توسط خسروشاهی در مقطع زمانی 2 دهه 50 و 60 دوبله شده اند و نشان از چیرگی وی در انتخاب (کست) شایسته دوبلورها و دیالوگ نویسی روان دارند. دوبله موجود و در دسترس «مردی برای تمام فصول» تعلق دارد به ابتدای دهه 60، دوبله شده در استودیو تک (مَستر فیلم سابق) و دوران دوبله ویدیویی. جالب این جاست که این فیلم یک بار در دوران قبل از انقلاب برای نمایش در سینما به دست خسروشاهی (با گویندگان دیگری چون زنده یاد محمود نوربخش برای نقش توماس مور) دوبله شده بود اما به دلیل موضوع حساس فیلم درباره عنوان شاه دچار سانسور فراوان گردید که حتی ابتلای هنری هشتم به سیفلیس و مرگ او از دوبله حذف شد. عدم رضایت خسروشاهی از آن نسخه باعث شد که چند سال بعد دوباره اقدام به دوبله این فیلم با فراغ بال بیشتری کرده و اثر خاص و با کیفیت دیگری را در کارنامه اش ثبت کند. معتقدم در دوبله «مردی برای تمام فصول» مفهوم انتزاعی وجدان از راه دوبله فارسی تبدیل به مفهومی جسمانی و ملموس گردیده که می توان آن را دید و شنید. برای روشن شدن موضوع باید به این نقش گویی های اندازه و عمیق پرداخت.
منوچهر اسماعیلی (پُل اسکافیلد در نقش سر توماس مور):
ستاره بی چون و چرای دوبله «مردی برای تمام فصول» بی شک منوچهر اسماعیلی است. نقش گویی ای درخشان هم سنگ بازی اسکاری پل اسکافیلد. اسماعیلی در دوبله این نقش، کاری می کند کارستان. گویی صدا و گفتارش با خطوط چهره و چین و شکن های پیشانی بازیگر در هماهنگی کم نظیری است البته این مهم را بارها اسماعیلی در گذر سال ها فعالیت پر بارش به ثمر رسانده و محک و عیار نقش گویی به جای بازیگران را به قبل و بعد از خود تقسیم می کند.برای نمونه آنتونی کویین، سیدنی پواتیه، راد استایگر، گریگوری پک، چارلتون هستون، پیتر سلرز، استیو مک کویین، پیتر فالک و همین پل اسکافیلد؛ گویی کار را به جای همه این بازیگران تمام کرده است. عدالت جویی، حقیقت طلبی، گوش سپاری به ندای وجدان، اصالت، غرور مردانه، نوع دوستی از خصیصه های شاخص شخصیت سر توماس مور است و در سر تا سر نقش گویی اسماعیلی در دوبله فیلم، همه این صفت ها موج می زند طوری که برای نزدیکی به این شخصیت تاریخ انگلستان، نام افراد و محل ها را به همان شکل تلفظ صحیحش ادا می کند برای مثال «ولز» و «کرامول». اسماعیلی در سکانس حضور در جمع خانواده که لحن مهربان پدرانه و حکمت آموزی به خود گرفته در سکانس بعدی که مربوط به ملاقات با کاردینال ولزی است، گفتارش رنگ و بوی کنایه و صلابت در برابر بی عدالتی می گیرد: «وقتی سیاست مداران وجدان خود را به خاطر وظایف شان نسبت به مردم فراموش کنند، کشور را از راهی میان بُر به هرج و مرج می برند. دعاهای من یار و یاور پادشاه خواهد بود!» و یا زمانی که در دادگاه شخصیت زبون و خائن ریچارد ریچ را با لحنی آرام اما نیش دار در مقابلش می آورد: «اوه ولز! ریچارد اگر مردی وجدان خود را در برابر تمامی دنیا بدهد نفعی نبرده، چه برسد به ولز!» و درست چند دقیقه بعد، اسماعیلی به جای پرسوناژ مور فریاد طنین داری می زند که تا ابد در تاریخ دوبلاژ ایران ماندگار خواهد بود: «اما بگویم، به خاطر عنوان پادشاه نیست که طالب مرگم هستید بلکه به این خاطر است که تسلیم ستمگران نشدم.» جزئیات درباره این دوبله استادانه به قدری است که در محدوده کلمات نمی گُنجد باید به تماشای دقیقش نشست و آن هنگام بحث و بررسی کرد و از نکته های آموزشی اش گفت.
حسین عرفانی (رابرت شا / هنری هشتم):
زمانی که هنری از قایق سلطنتی بر روی ساحل پر از گِل و شُل پریده و لباس هایش گلی می شود و در اثر این اتفاق نگاه معناداری به ملازمان کرده و قهقهه ای مستانه سر می دهد، شاهی به ما معرفی می شود که تعادل روانی ندارد، دم دمی مزاج است و رفتار کودکانه ای دارد و این آغازی است بر نقش گویی مثال زدنی عرفانی که همه این خصایل رفتاری را در صدا و بیانش به کار می گیرد. در ملاقات با خانواده مور، کودکانه می گوید: «نگاه کنید، گلی شدم!» عرفانی در نقش گویی اش صدایش را شیرین کرده و دلبری می کند اما به موقعش لحن شاهانه گرفته و با خشم درباره موضوع طلاق کاترین و ازدواج با آنه بولین، مور را خطاب قرار می دهد: «حتما باید پاپ بگه به آدم که گناهش چیه؟ گناه بوده، خداوند مجازاتم کرده. [با حسرت] پسر ندارم!» و با نقش گویی تحکم آمیز ادامه می دهد: «اسقف ها مخالفم خواهند بود. کسانی که سران کلیسا هستند ریاکارند همه ریاکارند. مراقب باش تو رو فریب ندهند توماس. این غده چرکین حاصل سیاست و من خارجش می کنم.» تمام این فراز و فرودهای حسی در نوع نقش گویی دقیق حسین عرفانی به وضوح دیده شده و به شیوایی از پس آن بر آمده است.
احمد رسول زاده (اورسون ولز / کاردینال وُلزی):
از ولز گویی های استادانه و منحصر به فرد زنده یاد رسول زاده. در تناسب کامل با چهره بازیگر و شخصیت سیاست مدارانه نقش. رسول زاده هوشمندانه برای نقش گویی صدا را تو گلویی و به اصطلاح پُر کرده و حتی با نفس نفس زدن در بین ادای کلمه ها گویای فربگی شخصیت کاردینال شده است. کاردینال در گفت و گو با سر توماس با کنایه و آرامش صحبت های خود را شروع کرده و نظر مور را در رابطه با مخالفتش نسبت به ازدواج شاه در مغایرت با قوانین کلیسا جویا می شود. سپس در برابر پافشاری مور نسبت به عقیده اش بر آشفته و با عتاب می گوید: «اگه با مرگ هنری هشتم سلسله منقرض بشه باز هم جنگ های داخلی خواهیم داشت، بارُن های تشنۀ خون مجددا شروع به تاخت و تاز خواهند کرد. تو همین رو می خوای؟!!» رسول زاده به زیبایی از پس این لحظه حسی بر می آید. در سکانس دقیقه های پایانی زندگی کاردینال که به حال محتضر در بستر محبس افتاده و از مقام صدر اعظمی خلع شده است، با لحن حسرت واری می گوید: «آن طور که به پادشاه خدمت کردم به خداوند خدمت نکردم. اگر این جا بمیرم خدا مرا نخواهد بخشید.» رسول زاده علی رغم کوتاهی نقش در کمال تسلط دوبله این نقش را مؤثر ارائه می کند.
سیمین سرکوب (وندی هیلر / آلیس مور):
صدای محکم و باصلابت و در عین حال زنانه سرکوب به موازات رفتار لیدی آلیس در مقام بانویی اصیل، همسری فداکار و مادری مهربان و همواره نگران است. گاهی به مور درباره پافشاری نسبت به اعتقاداتش خُرده می گیرد و او را بر حذر می دارد و گاهی با او همراه شده و دلداری اش می دهد. نمونه نقش گویی اندازه و با کیفیت از سیمین سرکوب.
حسین معمارزاده (لئو مک کرن / توماس کرامول):
از انتخاب های ویژه خسروشاهی در دوبله این فیلم همین انتخاب زنده یاد معمارزاده برای نقش گویی به جای کرامول است. شخصیتی تشنه قدرت که برای رسیدن به مقام حاضر است به پادشاه خوش خدمتی کرده و برای سِر توماس پاپوش بدوزد و در این راه از هیج کاری فرو نمی گذارد. صدای قوی و رشک بر انگیز معمارزاده پا به پای نقش و بازی بازیگر است و لحظه درخشان این نقش گویی در سکانس دادگاه و لحن حق به جانب و استهزاء گونه وی به جای کرامول علیه مور این چنین شکل می گیرد: «اعضای هیأت منصفه! سکوت انواع فراوان دارد. اول سکوت مردی را که مُرده در نظر بگیرید. اگر در اتاقی که قرار گرفته ساعت ها هم بایستیم چه می شنویم؟ سکوت. و این سکوت نشانه چه چیزی است آقایان؟ هیچ. فقط سکوت است. ساده و مشخص. پس سکوت به اقتضای شرایط مفهوم متفاوتی دارد.»
ژرژ پطرسی (جان هارت / ریچارد ریچ):
چه انتخابی شایسته تر از پطرسی وقتی که با نقشی ریا کار، دو رو، متزلزل، مکّار، نیرنگ باز و خائن طرف هستیم. ریچارد در ابتدا جهت گرفتن شغل از سِر توماس لحن ملتمسانه و سمجی دارد و مدام اعلان وفاداری می کند اما وقتی شغل پیشنهادی سر توماس مبنی بر معلمی را بر اساس امیالش ندیده و با مخافت او جهت اشتغال در دادگاه مواجه می شود، به سمت کرامول خزیده و با اخذ مقام دادستانی ولز، در دادگاه علیه سر توماس شهادت دروغ می دهد. پطرسی با مهارت در بازی با لحن و آکسان گذاری بر روی برخی از کلمه ها، نشانگر تزلزل و زبونی این شخصیت می شود: «...من مورد بالاتری را مطرح می کنم اگر مجلس لایحه ای را تصویب کند که خدا، خدا نباشد. بعد گفتم من مورد دیگری را مطرح می کنم، مجلس، پادشاه را مقام عالی کلیسا اعلام کرده چرا شما قبول نمی کنید؟ ایشان گفتند: مجلس قدرت چنین کاری را ندارد. مجلس این لیاقت را ندارد یا چیزی در این زمینه...عنوان را انکار کرد!»
بهرام زند (کورین رِدگِرِیو / ویلیام روپر):
از مکمل گویی های زند در اغلب مدیر دوبلاژی های خسروشاهی. جوانی سر کش با اظهار نظرهای تُند و صریح عقاید در رابطه با لوتر و مخالفت با قدرت کلیسا و بحث و جدل های پر شور با پدر زنش سر توماس. زند با لحاظ کردن این خصوصیات در نقش گویی اش، بُعد جالبی به این نقش داده است.
شهلا ناظریان (سوزانا یورک / مارگارت مور):
دختر زیبا و با دانش سر توماس که عاشقانه پدر را دوست دارد و نگران سر انجام اوست و هم به مانند پدر، مغرور و لج باز است و لحظه ای ازانتخاب همسر آینده اش پا پس نمی کشد حتی در برابر پادشاه کم نیاورده و به زبان لاتین گفت و گو می کند. انعکاس این موارد به زیبایی در صدا و نقش گویی ناظریان دیده می شود.
پرویز ربیعی (نایجل داونپورت / توماس هاوارد ، دوکِ نورفولک):
باز هم یک نقش گویی تر و تمیز و اعلا از سوی پرویز ربیعی که گویای شخصیت اشراف زاده و صاحب نفوذ دوک نورفولک می شود. گفت و گوهای دو نفره دوک و سر توماس به عنوان 2 دوست از بهترین لحظه های 2 نفره دوبله این فیلم است. برای نمونه جایی که دوک نورفولک نشان صدر اعظمی را از مور می گیرد و به او تأکید می کند: «چرا با این حقّه های حقوقی به من توهین می کنی توماس؟ این جا که اسپانیا نیست، انگلستانِ!.» جمله ای که بعدها کرامول از طریق آن دوک را تحت فشار قرار می دهد.
اصغر افضلی (کالین بلکلی / متیو):
با انعطاف بالای صوتی و تنوع در نوع نقش گویی هایی که زنده یاد افضلی دارا بود این توانایی را داشت به جای بسیاری از شخصیت ها نقش گویی کند که یکی همین متیو خدمتکار آب زیر کاه و ناسپاس توماس مور بود.
محمدعلی دیباج (جک گویلیم / قاضی دادگاه):
فیلم تاریخی باشد و فضای دادگاه نیز در آن حاکم باشد پس برآیند آن می شود حضور تقریبا ثابت و دل پذیر محمدعلی دیباج با آن صدای شفاف و بیان فاخر در دوبله اثر. صدای دیباج همواره در محیط خاص دادگاه شنیدنی است خاصه این که رئیس دادگاه هم باشد.
خسرو شمشیرگران (راوی):
انگار شنیدن صدای پرطنین شمشیرگران برای دوست داران دوبله در ابتدای فیلم، جوری آمادگی برای پرتاب شدن در جهان اثر و در عین حال ضامن کیفیت آن است. در تیتراژ ابتدایی دوبله همین فیلم وقتی می گوید: «مردی برای تمام فصول» و «دوبله شده در استودیو تک» توجه مخاطب را جلب کرده تا پایان که در مقام راوی قرار می گیرد و عاقبت شخصیت های این درام تاریخی را برای ما روایت می کند:«سَرِ توماس مور مدت یک ماه بالای دروازه خائنین قرار داشت، سپس دخترش مارگارت آن را برداشته و تا هنگام مرگ حفظ کرد. 5 سال بعد از اعدام توماس مور، سَرِ کرامول نیز از بدن جدا گردید. دوک نورفولک که قرار بود به اتهام خیانت اعدام شود لیکن شب قبل از اعدام، هنری هشتم بر اثر مرض سیفلیس درگذشت. ریچارد ریچ به صدر اعظمی انگلستان رسید و در بستر مُرد.»
و با حضورِ سیامک اطلسی، پری هاشمی و محمد بهره مندی.
نیروان غنی پور
(این مقاله پبش از این در سایت ماهنامه سینمایی فیلم منتشر شده است)