کیمیای جسارت

نوشته شده توسط نیروان غنی پور در تاریخ .

 فرانتس بکن بایر _مربی وقت تیم ملی فوتبال آلمان_ در آستانه برگزاری مسابقات جام جهانی 1990 ایتالیا، زمانی که با هجمه سنگینی از انتقادات و مباحث مختلف رو به رو شد که چرا بازیکنانی مسّن را به تیم ملی دعوت کرده و حتی از آنان در ترکیب اصلی نیز استفاده می کند ، پاسخی به یاد ماندنی به همه منتقدانش داد: «که سنّ یک عدد است، مهم برایم آمادگی بدنی و ذهنی بازیکنه». سرانجام وی با همین تفکر (به کارگیری بازیکنان جوان و با تجربه در ترکیب تیم) توانست فاتح رقابت های جام جهانی شود و به همگان نشان داد که سن و سال شناسنامه ای افراد، ملاک و معیار مناسبی جهت قضاوت درباره کارآمدی شان نیست. این روزها می توان همین طرز فکر قیصر فوتبال آلمان را در شیوه کار خالق قیصر سینمای ایران نیز دید، جایی که مسعود کیمیایی بی توجّه به مباحثی پیرامون سن و سال و خستگی های ناشی از آن، همچنان با علاقه به حرفه فیلم سازی اش ادامه داده و در تازه ترین اثرش، بهترین عوامل حرفه ای سینمای ایران (ترکیبی از افراد نسل با تجربه و نسل نوپا) را به دور یکدیگر جمع کرده است. فیلم های کیمیایی از همان آغاز مراحل پیش تولید تا زمان اکران و حتی مدت ها پس از نمایش فیلم، خبرساز بوده و محل بحث و تبادل آراء گوناگون هستند؛ این اتفاق برای فیلم «جرم» نیز تا به امروز روی داده، اما «جرم» یک تفاوت اساسی با سایر فیلم های کیمیایی در سال های اخیر دارد و آن تصمیمی است که کیمیایی برای دوبله فیلمش گرفته! یک تصمیم جسورانه که تنها می توان از جنس کارگردانانی چون مسعود کیمیایی انتظارش را کشید، آن هم در روزگاری که به اصطلاح کارگردانانی را می بینیم چطور بر اساس گردش مالی روز و طبق خوشایند تهیه کننده و سینمادار فیلم می سازند (زمانی فیلم اکشن تولید می کنند و زمانی کمدی!)، تصمیم برای دوبله «جرم» ارزش دیگری پیدا می کند. داستان «جرم» تعلق دارد به سال های قبل از انقلاب با همان فضای زیر بازارچه، رفاقت ها، نامردمی ها و آدم های آشنا از جنس سینمای کیمیایی. هنگامی که بیان تصویر «جرم» این چنین عامدانه می خواهد یاد آور حال و هوای «قیصر» ، «رضا موتوری» ، «گوزن ها» و...شود، بیان کلامی و نوع گویش هم باید در بافت همان جنس تصویر قرار بگیرد و این جاست که دیگر صدا و نوع دیالوگ گویی پولاد کیمیایی و حامد بهداد جواب گوی همه خواسته های آقای کارگردان نیست، بلکه خواستار نقش گویی منوچهر اسماعیلی و چنگیز جلیلوند به جای آنان شده تا شخصیت های فیلمش باورپذیرتر شوند. کیمیایی برای رسیدن به این مقصود، پس از سال ها دست یاری به سوی یار دیرین مدیر دوبلاژش، خسرو خسروشاهی دراز می کند و او نیز دست رد به سینه دوست کارگردانش نزده و با شور و اشتیاق کار خود را آغاز می کند.

 

اتفاقاً برای دیدن همین شور و اشتیاق از نزدیک بود که راهی استودیو «رها» شدم و اولین نکته ای که نظرم را به خود جلب کرد، تماشای افرادی بود که احوال خوشی داشتند. اسماعیلی دیگر آن آدم کم حوصله در اتاق ضبط دوبله های تلویزیون نبود و خیلی قبراق و سر حال به جای شخصیت رضا (با بازی پولاد کیمیایی) نقش گویی می کرد و آن قدر این کار را استادانه انجام  داد که بازی پولاد در سطح بالایی قرار گرفته و چشم نواز شده است. اسماعیلی با هر جمله ای که می گفت، کیمیایی را در استودیوی صدابرداری به وجد می آورد. به ویژه در سکانس هایی که رضا با همسرش ملیحه (شبنم درویش) گفتگو می کردند و اسماعیلی با حالتی خاص می گفت: «ببین ملیح! من تو رو واس خودت می خوام.» خنده ها و کیف کردن های کیمیایی دیدنی بود. نکته جالب توجه دیگر در خود مسعود کیمیایی بود که به هنگام دیالوگ گویی دوبلورها، دیالوگ های فیلم را از حفظ و زیر لب با آنان تکرار می کرد و اگر در این بین اشکالی پیدا می شد، به اتاق ضبط می رفت و نکاتی را خیلی با آرامش به آنان می گفت. برای نمونه یکی از دوبلورهای خانم طوری اسم احمد را ادا می کرد که تأکید بیانش روی حرف«ح» از نظر کیمیایی بی مورد و تصنعی اش می نمود، سپس کیمیایی این توضیح ظریف را به آن خانم داد که نیازی نیست که احمد را با «ح»اش بگویید، آن «ح»تنها به درد شناسنامه می خورد! در این جا احمد را «امد» بگویید.

 

در لا به لای استراحت های بین ضبط فرصتی فراهم می شد و با کیمیایی درباره فضای امروز دوبلاژ و سینمای ایران گفتگو می کردم که جدایی دوبله از سینمای امروز حالتی دو طرفه دارد و به تعبییری هر دو از یکدیگر محروم هستند و اولین واکنش به این محرومیت، معضل ریزش مخاطب است. البته در آثار تاریخی تولید شده در این سال ها استفاده محدودی از دوبلاژ شده اما در فیلمی با مشخصات دنیای معاصر و ساخته کارگردانی شاخص، به کارگیری از دوبله مقوله ای فراموش شده بود که حالا با دوبله فیلم «جرم» این مهم وارد فضای تازه ای می شود. به هر حال باید به این جسارت کیمیایی تبریک گفت که وارد فضایی شده که حالت شمشیر دو لبه برایش دارد، اگر میزان استقبال از فیلمش با دوبله چشمگیر شود راه را برای استفاده دوباره از دوبلاژ در سایر آثار ایرانی نیز هموار کرده و اگر توی ذوق بزند باید این امر را برای همیشه به فراموشی سپرد. پس باید تا زمان اکران جرم در انتظار ماند و نتیجه را آشکارا دید و بررسی نمود. اما در انتها حیفم می آید این نکته را نگویم که دوبله «جرم» با ترکیبی از بهترین گویندگان _به مانند منوچهر اسماعیلی، چنگیزجلیلوند، احمد رسول زاده، ناصر مدقالچی، زهره شکوفنده، حسین عرفانی، تورج مهرزادیان، خسرو شمشیرگران، ناصر نظامی، افشین زینوری، کتایون اعظمی و ... با مدیریت دوبلاژ خسرو خسروشاهی که به ندرت این جمع کامل در دوبله های امروز ویدیو رسانه و تلویزیون در کنار هم دیده شده، جای خالی صدای ماندگار ناصر طهماسب در این جمع به شدت احساس می شود، که اگر وی نیز در این ترکیب قرار می گرفت هارمونی ارکستراسیون دوبله این فیلم جور جور بود. ولی صد حیف که این اتفاق نیافتاد تا تنها نقش گویی طهماسب در فیلمی از کیمیایی ، محدود به فیلم به نمایش در نیامده «خط قرمز» شود.

 

 نیروان غنی پور

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن

تحلیل آمار سایت و وبلاگ