هارمونی دروغ
دربارۀ دوبلۀ سریال «چرنوبیل»
هارمونی دروغ
جوانانی که در اواخر دهۀ هفتاد شمسی پا به حرفۀ دوبلاژ گذاشته و به تعبیری نسل پنجم گویندگان فیلم را تشکیل دادند در نقطه ای اشتراک داشتند که آن دانش آموختگی بیشترشان در رشته های هنری و نمایشی به شکل آکادمیک بود. نسلی پویایی که در مواجهه با آثار، آموخته ها را به کار بستند و خیلی زود به ثبات در این عرصه رسیدند. رضا آفتابی (زادۀ 1355 در بندر انزلی) یکی از اعضای آن گروه است. او با استعداد و کوششی که از خود نشان داد توانست مورد اعتماد مدیران دوبلاژ شود و آنان نیز دوبله نقش های مهمی به او سپردند. برای نمونه پُل جیاماتی در «مرد سیندرلایی»، جان تورتورو در «پنجرۀ مخفی»، آمائوری نِلاسکو در نقش فرناندو سوکرِه در سریال «فرار از زندان» و... . این مسیر رو به رشد برای آفتابی طی می شود تا این که برای دوبلۀ سریال «شرلوک» و نقش گویی به جای بندیکت کامبربچ در نقش شرلوک هولمز انتخاب شده و محلی برای بروز توانایی هایش در نقش اول گویی می شود. در تناسب صدا با چهره و نوع بازی بازیگر. روندی که تا به امروز ادامه داشته و او دوبلور ثابت بیشتر نقش های این بازیگر شده است. دهۀ 90 و حضور در استودیو کوالیما محلی می شود برای نمایش یکی دیگر از استعدادهای آفتابی که مدیریت آثار روز و مهم سینمای جهان است. آشنایی با فضای فیلم، سبک کارگردانی، شیوۀ بازی بازیگران و شناخت از نوع گویندگی دوبلورها به یاری اش آمد تا دوبله هایی با کیفیت و مثال زدنی ارائه کند. سریال های «خانه پوشالی»، «تاج»، «وایکینگ ها» و فیلم های «دیده بان» / «اسپات لایت»، «میان ستاره ای»، «دانکرک»، «شکلِ آب»، «سه بیلبرد نرسیده به اِبینگِ میزوری»، «انتقام جویان: جنگ ابدیت»، «انتقام جویان: پایان بازی»، «هشت یار اوشن» و... که «انتقام جویان» با حضور بسیاری از دوبلورهای مرد و «هشت یار اوشن» با جمعی از بهترین دوبلورهای زن دوبله می شود که از رخدادهای قابل اشاره دهۀ گذشته در فضای کنونی دوبلۀ فارسی است. بنابراین با این پشتوانه در سال 98 دست به دوبلۀ مینی سریال مهم و تماشایی «چرنوبیل» (ساختۀ کِریگ مازین، محصول 2019 شبکه HBO) در استودیوی مذکور زد. دوبله ای شایسته در تطابق با اثر، نقش گویی های اندازه و دیالوگ های روان (با توجه به انباشتگی اصطلاحات علمی و فنّی) در راستای همان توقعی که از آفتابی می رفت. هارمونی صداها و نقش گویی ها در بافت بحرانی و ملتهب اثر. دوبلۀ سریال با صدای خودِ آفتابی در اعلان عنوان چرنوبیل در تیتراژ آغاز می شود سپس صدای ناصر طهماسب در نقش پروفسور والری لِگاسُف (با بازی جارِد هَریس) لحظه هایی قبل از خودکشی اش را می شنویم: « هزینۀ دروغ چیه؟ همین قدر که با حقیقت اشتباه بشه! نه وقتی خطرناک میشه که اون قدر دروغ بشنویم که، دیگه حقیقت بی معنی بشه!.» بعد انفجار رِاکتور اتمی رُخ می دهد و شهر پِریپیات در اُکراین، در رُعب و وحشت فرو می رود. مسئولان شهر برای چاره جویی و عبور از بحران، نشستی ترتیب می دهند. در آن جا ژارکُف پیر کُهنه کار لِنینیست و دوآتیشۀ حزبی سخنرانی آتشینی می کند با نقش گویی گوش نواز جواد پزشکیان: «گاهی یادمون میره و گاهی همه قربانی ترس میشیم ولی ایمانِ مون به سوسیالیسم شوروی، همیشه پاداش خواهد گرفت. حکومت داره به ما میگه که وضعیت خطرناک نیست، ایمان داشته باشید رفقا. حکومت میگه نباید باعث ترس مردم شد، خوب گوش کنید. وقتی مردم نیروهای ارتش رو ببینند، می ترسند ولی تجربه بهم نشون داده وقتی مردم سؤالی می پرسند که به خیر و صلاح خودشون نیست باید بی پرده بهشون بگیم که سرشون به کار خودشون باشه و مسائل حکومتی رو به حکومت بسپارند. [با تحکّم] شهر رو قرنطینه می کنیم، کسی بیرون نمیره، تلفن ها رو قطع کنید، جلوی اخبار دروغ رو بگیرید. این طوری نمی ذاریم، مردم نتیجه تلاش خودشون رو به باد دهند.»
اما بنظرم ستارۀ بی چون و چرای دوبلۀ سریال، تورج مهرزادیان است در نقش گویی جذاب و ماهرانه اش به جای شخصیت بوریس شِربینا (اِستِلان اِسکارسگارد). او در همسویی با نقش و بازی بازیگر و حتی صدای نسخۀ اصلی، به صدایش خَش داده و با گرفتگی نقش گویی کرده است طوری که نمایش گر اقتدار معاون انرژی حزب مرکزی و در عین حال وادادگی و نگرانی در برابر با این بحران عظیم انسانی می شود. مهرزادیان این صلابت و نمایش قدرت را در سکانس داخل هلی کوپتر در مواجه با لِگاسف این چنین ترسیم می کند: «رِاکتور چطور کار می کنه؟ یه سؤال ساده است. می دونم فکر می کنی من شعورِ فهمش رو ندارم. پس این طوری می پرسم، بگو رِاکتور هسته ای چطور کار می کنه وگرنه میدَم یکی از سربازها از هلی کوپتر بندازتت بیرون!.»
در ادامه سخنرانی اش برای داوطلبان جهت رفتن به مخازن آب آلوده نیروگاه بوده که با نرمی در لحن گفتار همراه است: «این کار رو می کنید چون باید انجام شه. کس دیگه ای نمی کنه و مرگ میلیون ها نفره... همیشه همین فداکاری بوده که مردم ما رو مجزا کرده. تو رگ های ما هزار سال ایثار جاریه. هر نسلی هم رنج خودش رو داره. از دلیل و مقصرش متنفرم و بابت هزینه ای که باید بِدَم، نفرینش می کنم ولی باید باهاش کنار بیایم. شماها هم همین طور. بزنید به اون آب چون باید انجام شه.»
یکی از نقش های جالب توجه سریال، آندری گلوخُف (الکس فِرنز) سرکارگر معدن کاران است که در برابر بالادستی ها رفتاری تهاجمی و بی تعارف دارد که نقش گویی اش بر عهدۀ دوبلور جوان و آینده دار، پویا فهیمی است که نقش گویی با طراوتی داشته و گویای انتخاب به جای مدیر دوبلاژ بوده است به ویژه آن جا که حق به جانب و مطمئن مقابل وزیر صنایع زغال سنگ شوروی می ایستد و می گوید: «ما زغال در می آریم نه جنازه!».
این انتخاب های هوشمندانه در مابقی نقش ها نیز به چشم می آید. از دل نگرانی ها و روحیۀ جست و جو گرانه جهت کشف حقیقتِ اُلانا خومیوک با صدای مینو غزنوی، صلابت و مرموز بودن شخصیت شارکُف رئیس کا.گِ.بِ با صدای نصرالله مدقالچی تا تندخویی و بد دهانی و تک روی های دیاتلُف مسئول فنی بخش رِاکتور با صدای غلام رضا صادقی و بی مسئولیتی و بی تفاوتی بِریوخانُف رئیس نیروگاه با صدای حامد عزیزی.
شاید برای کم هزینه شدن دوبلۀ فیلم یا راحتی کار هر فرد دیگری به جای آفتابی بود، جهت دوبله اپیزود چهار گویندگان دیگری را در نظر می گرفت که به جای دو مأمور کشتن حیوانات آلوده، نقش گویی کنند اما او با نگاه به هارمونی جاری در اثر، دو گوینده شاخص و نقش اول گو را برای این دو نقش در نظر گرفت. یکی منوچهر والی زاده برای باچو و دیگری افشین زی نوری برای پاوِل. دو اجرای شنیدنی و گیرا. خاصه آن جا که والی زاده با لحن کنایی در برابر نوشته شعاری روی دیوار که آرمان ما خوشبختی تمام بشریت است، می گوید: «آره! من خوشبختم، هر روز خوشبختم!!!.»
اما انتخاب ویژه بر می گردد به ناصر طهماسب برای دوبله نقش لگاسُف. عملکرد دلسرد کننده این دوبلور با تجربه در این چند سال اخیر از منظر بسیاری از هوادارانش سبب ساز اعتراض و دلزدگی شد. دوبلور کم کار و گزیده گویی که نقش گویی های درخشان و ماندگاری در کارنامه داشت و حضورش در دوبلۀ فیلم ها ضامن کیفیت و کنج کاوی بود، در چرخشی ناگهانی به هر پیشنهادی «نه» نگفت. از آگهی های تجاری تا انبوهی مستند با هر موضوع و کیفیتی که جز حس دریغ و حسرت را برای دوستاران اش به ارمغان نیاورد. با این حال در دوبلۀ «چرنوبیل» شاهد نقش گویی مسلطی از طهماسب هستیم همچون گذشته اش. از نمونه های تناسب صدا با چهره و بازی بازیگر. کافی است نگاهی به سکانس دادگاه بیاندازیم که طهماسب با شور و التهاب به قاضی هشدار می دهد: «الانشم از خطوط قرمز رد شدیم. دلیلش هم پنهان کاری و دروغ های ماست. ما به این کارها معروف هستیم. هر جا از حقیقت خوشمون نیاد، اِنقدر دروغ میگیم تا یادمون بِره اصلا حقیقتی وجود داشته ولی به طور یقین وجود داره. با دروغ های ما، حقیقت هرگز نابود نخواهد شد و دیر یا زود مشخص میشه رِاکتور «آر.بی.اِم.کِی» این طوری منفجر میشه، با دروغ!.»
آفتابی علاوه بر مدیریت به جای دکتر فومین یکی از سه متهم اصلی فاجعه هم نقش گویی داشته و امضاء نهایی اش را در خوانش نریشن پایانی می گذارد:« حدود 300 هزار نفر آواره شدند.حکومت، قرنطینه را موقت اعلام کرد اما بازگشت همچنان ممنوع است. میخائیل گورباچُف تا سال 1991 و فروپاشی اتحاد شوروی در قدرت ماند. وی در سال 2006 نوشت: «به نظر من انفجار چرنوبیل عامل اصلی فروپاشی شوروی بود.» تلفات جانی واقعی چرنوبیل هرگز روشن نخواهد شد. آمارها حکایت 4000 تا 93000 مرگ دارند اما آمار رسمی شوروی از سال 1987 بدون تغییر است و 31 نفر را نشان می دهد!. به یاد تمامی آسیب دیدگان و ایثارگران.»
همان طور که در قبل گفته شد، متن اثر مملو از اصطلاحات و نکته های فنی است که برای وفاداری به نسخۀ اصلی، این موارد در ترجمه لحاظ شده. نسخۀ اولیۀ ترجمه به دست مشهود محسنیان بوده سپس آفتابی با وسواس و دقت مواردی چون ضریب خلاء مثبت، ضریب منفی دما، فرو گداخت هسته ای و چند مورد دیگر را در دیالوگ نویسی آورده. در این بین اصطلاحی پُر کاربرد در دیالوگ ها به اشتباه تلفظ شده که جای حیف برای این دوبلۀ با کیفیت گذاشته است که البته بر می گردد به تلفظ کلمۀ «رُنتگِن» (واحد اندازه گیری اشعه به نام کاشف آن ویلهِلم رونتگن) که در نگارش و تلفظ آلمانی اش به شکلöntgen R است و از آن جا که حروف صدادار دارد در نگارش انگلیسی به شکل Roentgen نوشته می شود که این به اشتباه در تلفظ فارسی، «رُئِنتگِن» ادا شده. با این حال چیزی از ارزش های دوبلۀ فیلم نکاهیده و از «چرنوبیل» می توان به عنوان یکی از نمونه ای ترین دوبله های معاصر یاد کرد.
نویسنده : نیروان غنی پور
(این مقاله پیش از این در ماهنامۀ «فیلم امروز» چاپ شده است.)